شنبه, ۱ دی , ۱۴۰۳ Saturday, 21 December , 2024 ساعت ×
تکنولوژی فراوری خاک معدنی مغفول ماند
24 اردیبهشت 1401 - 15:52
شناسه : 27735
اهمیت صنعت روی در کشور و پیشرفتی که تولیدکنندگان شمش روی طی سال‌های اخیر علی‌رغم وجود مشکلات بسیار زیاد مانند افزایش قیمت مواد اولیه، حامل‌های انرژی و...، بر کسی پوشیده نیست. حتی موانع سر راه تولید نیز نتوانست روند کار تولیدکنندگان شمش را کند کرده و آن‌ها را از هدف نهایی که صادرات 100 هزار تن محصول در سال معادل با حدود نیم میلیارد دلار درآمد ارزی منصرف نساخت و در این زمینه به موفقیت چشمگیری دست پیدا کردند. در این باره، خبرنگار پایگاه خبری و تحلیلی «فلزات آنلاین» با عبدالله تیموری‌نیا، مدیرعامل شرکت ذوب روی اصفهان به گفت‌وگو نشسته است. در ادامه متن کامل این مصاحبه را می‌خوانید:
ارسال توسط : منبع : فلزات آنلاین
پ
پ

در ارتباط با ظرفیت تولید اسمی و واقعی شرکت ذوب روی اصفهان توضیحاتی بفرمایید.

ظرفیت تولید شمش روی شرکت طبق عدد درج شده پروانه بهره‌برداری، پنج هزار تن در سال بوده که هم‌اکنون، بالغ بر ۸۰ درصد این ظرفیت فعال است و علاوه‌براین، محصولات جانبی نیز در این مجموعه تولید می‌شود.

مواد اولیه این شرکت چگونه تامین شده و چه چالشی در این زمینه دارید؟

ماده اولیه مورد نیاز برای تولید در این شرکت، خاک و کنسانتره معدنی بوده که قسمت عمده آن، از طریق شرکت سهامی باما که سهامدار عمده ذوب روی اصفهان و متعهد به تامین آن است، در اختیار شرکت قرار می‌گیرد. مواد افزودنی نیز تقریبا داخلی است و به صورت ریالی از بازار داخلی خریداری می‌‎شوند.

فرایند و تکنولوژی تولید محصول در این شرکت به چه صورتی است؟

فرایند تولید شمش روی در کارخانه ذوب روی اصفهان، مشابه با سایر تولیدکنندگان داخلی، روش هیدرومتالورژی است. در این روش، ابتدا کنسانتره یا خاک خام روی در مخازن لیچینگ با افزایش اسید سولفوریک، حل و به محلول سولفات روی تبدیل می‌شود. پس از فیلتراسیون و جداسازی اجزای نامحلول، محلول فیلتریت طی دو مرحله به منظور جداسازی ناخالصی‌های مضر، تصفیه و محلول حاصل، به قسمت الکترولیز هدایت می‌شود و در اثر عبور جریان برق مستقیم با ولتاژ و آمپراژ لازم، فلز روی بر سطح کاتدها رسوب کرده و در فاصله‌های زمانی ۲۴ ساعته، از سطح کاتد به صورت ورقه‌هایی از جنس روی خالص جدا می‌شوند. این ورقه‌ها، پس از عبور از کوره ذوب، به شکل شمش‌هایی به وزن ۲۵ کیلوگرم و دارای حک استاندارد، بسته‌بندی و آماده فروش می‌شوند.

ارزیابی خود از عملکرد شرکت در تولید و فروش ۱۴۰۰ و برنامه‌های خود را که برای سال جاری در نظر دارید را شرح دهید.

سال ۱۴۰۰، برای صنایع مختلف به ویژه صنعت روی، به شدت سخت بود؛ افزایش قیمت حامل‌های انرژی و کمبود آن به خصوص برق که گاهی اوقات بعضی از واحدهای تولیدی ناچار به کاهش ۹۰ درصدی تولید و در واقع خاموش کردن خطوط تولید خود می‌شدند، ضربات سنگینی را به شاغلان این صنعت اعم از کارگر و کارفرما وارد کرد. نگاه اجمالی به آمار تولید شمش در این سال و مقایسه آن با سال‌های قبل، موید این واقعیت است.

سال گذشته برای شرکت ذوب روی اصفهان نیز، بسیار پر زحمت و ریسک بود، اما از آنجا که مسائل و مشکلات تا حدی از قبل پیش‌بینی شده بود، خوشبختانه به تولید شرکت به لحاظ کمی لطمه چندانی وارد نشد و از نظر کیفی نیز کاهشی نسبت به قبل نداشتیم. شرکت با تولید ۹ هزار تن شمش در سال ۱۴۰۰ نسبت به سال ۱۳۹۹، علی‌رغم کمبودهای ذکر شده، فقط ۳ درصد کاهش تولید داشت. در زمینه فروش نیز کاهش محسوسی نسبت به سال قبل وجود نداشت و تنها اختلاف با سال پیشین حدود ۲۰ درصد فروش داخلی بود که بنا به برخی دلایل جایگزین فروش خارجی شد. برنامه و بودجه در نظر گرفته شده برای سال جاری، ادامه سیاست حفظ تولید و عدم تاثیرپذیری از شرایط خارجی است و پیش‌بینی‌ها و سرمایه‌گذاری‌های لازم برای نیل به این مقصود نیز انجام شده است.

در خصوص استراتژی شرکت در حوزه مهم صادرات توضیحاتی بفرمایید.

شرکت ذوب روی اصفهان مانند سایر تولیدکنندگان بزرگ روی، مبنای تجارت خود را فروش صادراتی قرار داده است. فروش داخلی به جز موارد خاص و محدود، جایی در استراتژی تجاری شرکت ندارد. فروش صادراتی، امتیازات فراوانی را برای شرکت از جمله دسترسی به بازارهای جهانی که محدودیت خرید نداشته و همواره مشتریان تولیدات کلان هستند، استفاده از معافیت مالیاتی در فروش صادراتی که بالطبع سود خالص شرکت را افزایش می‌دهد و همچنین در اختیار داشتن منابع ارزی برای واردات دستگاه‌ها و تجهیزاتی که شرکت در مقاطعی از کشورهای خارجی تهیه می‌کند، به همراه خواهد داشت. در بعد کلان نیز، ورود سالانه در حدود ۳۰ میلیون دلار ارز به کشور و تبدیل کامل آن به ریال در سیستم بانکی و رسمی، به ویژه در سال‌های اخیر که صادرات کالا از جمله نفت و میعانات گازی، به لحاظ تحریم‌ها کاهش قابل توجهی داشته و موجب کاهش ارز و افزایش نرخ تسعیر آن شده است، تاثیر بسزایی در کنترل بازار ارز دارد.

تفسیر شما در خصوص اتمام خاک اکسیدی و عدم وجود تکنولوژی برای فراوری خاک سولفیدی، چیست و آیا واردات خاک معدنی می‌تواند راهکار مناسبی باشد؟

واردات خاک در شرایطی که دو معدن بزرگ و پایدار با ذخایر بسیار بالای سرب و روی در کشور داریم، نمی‌تواند دلیل منطقی داشته باشد! چرا که با این اقدام، بازار واسطه‌گری و دلالی را داغ و قیمت خاک وارداتی را بیشتر خواهیم کرد. تکنولوژی فراوری خاک سولفیدی به طور کامل در کشور وجود دارد و حتی یکی از تولیدکننده‌های بزرگ داخلی قسمتی از تولید خود را با این روش انجام می‌دهد.

تنها محدودیت موجود، گسترش نیافتن این تکنولوژی است. در حالی که می‌توان با سرمایه‌گذاری مناسب، در زمانی نه چندان طولانی، واحدهای فراوری متناسب را راه‌‎اندازی کرد و علاوه بر تبدیل خاک به اکسید قابل استفاده در کارخانه‌های تولید روی، ابتدا مقدار قابل توجهی اسید سولفوریک به دست آورد که در حال حاضر از عوامل بسیار تاثیرگذار در قیمت تمام شده روی است؛ سپس از خروج مقادیر قابل توجه کنسانتره سولفوره از کشور که عملا یک ماده نیمه‌خام است، جلوگیری و ضمن تولید ارزش افزوده بالاتر، ارز بیشتری را وارد کشور کرد. توجه به این نکته بسیار مهم است که در صنعت روی هنوز ضعف بسیار شدیدی برای حلقه دوم تولید یعنی فراوری داریم و از بین بردن این ضعف جز با تقویت واحدهای فراوری پر ظرفیت، محقق نخواهد شد. دانش فنی این کار کاملا مشخص و در دسترس و سوداوری آن نیز تضمین شده است.

روی تولید شده در داخل با نمونه‌های مشابه خارجی چیست و آیا می‌توان به حضور موفق شرکت‌های ایرانی در بازارهای بین‌المللی امیدوار بود؟

در حقیقت این مهم از مرحله امیدواری عبور کرده و کاملا محقق شده است. در حال حاضر، شمش با خلوص بالاتر از ۹۹٫۹۵ درصد (شمش High Grade) تولید ایران هیچ تفاوتی با نمونه مشابه سایر کشورها ندارد و با همان قیمت که قیمت روز بورس فلزات لندن (LME) است، در بازارهای جهانی به فروش می‌رسد.

تاثیر تحریم‌ها بر عملکرد شرکت ذوب روی اصفهان را چطور ارزیابی می‌کنید؟

در ارتباط با تحریم‌های خارجی، طبعا این شرکت نیز مانند تمام بنگاه‌های اقتصادی متاثر از اعمال آن‌ها شده و همواره در صدد پیدا کردن راه حل‌هایی برای مقابله با آن‌ها بوده است. تاکنون نیز اجازه نداده است این تحریم‌ها، تاثیر منفی بر فعالیت و کمیت و کیفیت تولید بگذارد، اما چنانچه همه شاهد هستیم، در بسیاری از موارد تاثیرگذاری منفی تحریم‌های داخلی به مراتب شدیدتر از تحریم‌های بین‌المللی بوده است. کدام مشتری شرکت توزیع برق یا گاز، نسبت به تولیدکننده‌ای که ارزآفرین و اشتغال‌آفرین بوده و دارای نقشی فعال در تعدیل و کاهش بار تحریم‌های جهانی است، ارجعیت دارد که به محض کمبود برق، اولین گروهی که مشمول طرح‌های گرانی انرژی یا کاهش مصرف یا حتی خاموشی قرار می‌گیرند، تولیدکنندگان هستند؟ تولیدکننده روی در سال ۱۴۰۰، برق را پنج برابر و گاز را ۲۱ برابر گران‌تر از سال ۱۳۹۹ خریداری کرده است. این معضل به همین میزان نیز اکتفا نشد و در مقاطع فراوانی، تولیدکننده را ناچار کردند برقی را که پیش‌تر از بورس یا نیروگاه پیش‌خرید کرده و هزینه آن را هم کامل پرداخته بود، مصرف نکند. مگر در سال ۱۳۸۹ پس از اجرای طرح هدفمندی یارانه‌ها، یکی از اهداف استفاده از نقدینگی حاصل از این طرح برای احداث نیروگاه‌های جدید برق، عنوان نشد؟ این نیروگاه‌ها کجا تاسیس شده‌اند که برق تولیدی‌ آن‌ها به دست ما نمی‌رسد؟

انتظار شما از مسئولان چیست و آیا دولت همکاری‌های لازم و سازنده را با بخش خصوصی دارد؟

تولیدکننده تمام توان خود را در بخش تولید ازجمله تامین نیروی انسانی، نقدینگی لازم برای انواع سرمایه‌گذاری، ابزار کار و تجهیزات مورد نیاز، مواد اولیه، دسترسی به بازار فروش و…، صرف می‌کند، اما بعضی نهاده‌ها و لوازم هستند که تامین آن‌ها در توان و وظیفه تولیدکننده نیست. تولیدکننده روی به طور ذاتی توان تولید برق، گاز، نفت و آب را ندارد. این موارد، امکانات اولیه‌ای هستند که باید از طریق دستگاه‌های دولتی در اختیار تولیدکننده قرار بگیرند. وقتی به تولیدکننده مجوز اجرای یک طرح داده می‌شود، متولیان امر تعهد کرده‌اند در قبال ارائه این مجوز، امکانات اولیه را (بالطبع با قیمت و شرایط متعارف) برای متقاضی اجرای طرح قرار دهند. حال چگونه است که با پیدایش هر مشکلی در این زمینه‌ها، تمام بار به دوش تولیدکننده می‌افتد و از این امکانات محروم می‌ماند؟

چشم‌انداز شما از آینده صنعت روی در کشور چیست و چه طرح توسعه خاصی را مد نظر دارید؟

در قرنی زندگی می‌کنیم که متفکران، دانشمندان، دولتمردان و نخبگان برای کوتاه‌مدت و طولانی‌مدت برنامه‌ریزی می‌کنند تا آنجایی که امکان ادامه حیات انسان را در کرات دیگر منظومه شمسی به طور جدی مد نظر قرار داده‌اند. آینده هر فعالیت و صنعتی را عملکرد امروز خود ما خواهد ساخت. چشم‌انداز آینده، یک اتفاق نیست که صرفا پیش‌بینی کرده و به انتظار آن بنشینیم. باید ابتدا بررسی کنیم که می‌خواهیم چگونه باشد و سپس برای آن طرح‌ریزی کرده و اجرا کنیم. تحقق این مهم در گرو عملکرد است تا با استفاده از تمام امکانات به موجودیت در بیایند.

 معدن سرب و روی مهدی‌آباد، سال‌ها است که بدون اقدام جدی، در کشاکش حرف‌ها و شعارها غیر فعال باقی‌مانده است. علی‌رغم وعده‌های هر ساله که در مجامع مختلف درباره بهره‌برداری وسیع از این معدن داده می‌شود، کماکان مهدی‌آباد همان حالی را دارد که در سال‌ها و دهه‌های گذشته داشت. معدن سرب و روی انگوران نیز از سوی دیگر، عملا دیگر باری را از دوش تولیدکنندگان بر نمی‌دارد و آن سهمیه قطره‌چکانی خاک سال‌های پیشین هم به طور کلی از تولیدکنندگان دریغ شد و در حال حاضر اگر درآمدی نیز داشته باشد، صرفا برای همان شرکت دولتی بوده که معدن را به تمامی در تصاحب و تصرف خود گرفته است. بدون شک اگر همین رویه و سیاست‌های مغایر با توسعه حاکم بوده و تغییری در نگرش‌ها و خط مشی‌ها حاصل نشود، آینده روشنی پیش روی این صنعت قرار ندارد، اما اگر به تولیدکنندگانی که سه دهه است بی هیچ چشمداشتی در این صنعت سرمایه‌گذاری مالی، فکری، عمری و عملی کرده‌اند و آن را بدون حمایت دولتی از صفر به ۱۵۰ هزار تن تولید سالیانه و ۱۰۰ هزار تن صادرات در سال معادل با حدود نیم میلیارد دلار درآمد ارزی و اشتغال مستقیم بالغ بر ۱۰ هزار نفر رسانده‌اند، بها داده شده و نقطه نظرات آن‌ها شنیده و جدی گرفته شود، این صنعت می‌تواند یکی از بومی‌ترین و پایدارترین صنایع و همچنین یکی از مستحکم‌ترین پایه‌های اقتصاد غیر نفتی کشور باشد.

انتهای پیام/

ثبت دیدگاه

دیدگاهها بسته است.