سه شنبه, ۲۹ آبان , ۱۴۰۳ Tuesday, 19 November , 2024 ساعت ×
الگویی برای پیشرفت
03 خرداد 1400 - 16:00
شناسه : 12729
مدیر تحقیقات، تکنولوژی و بهینه‌سازی شرکت فولادخوزستان مطرح کرد؛ امروزه تکنولوژی، محرک رشد و توسعه کشورها و صنايع محسوب می‌شود و اهميت آن در پيشرفت و عملکرد صنايعی که به لحاظ حجم سرمايه‌گذاری جزو صنايع گران به حساب می‌آيند به‌خوبی مشهود است. آمار و ارقام نشان می‌دهد که در اواخر دهه 1980، حدود 87.5 درصد از رشد بهره‌وری منوط به پيشرفت‌هايی در زمينه تکنولوژی و تنها 12.5 درصد از اين پيشرفت‌ها با رشد اقتصادی مرتبط بوده است. بنابراين تکنولوژی و نوآوری از ارکان کليدی توانمندی در شرکت‌ها محسوب می‌شود. امروز مديريت توسعه تکنولوژی به چالشی جهانی تبديل شده و نقش تکنولوژی در پيشرفت کشورهای درحال‌توسعه، پيچيده و بحث‌برانگيز است. موفقيت مديريت تکنولوژی در گرو اين است که نوآوری و توسعه تکنولوژی و استفاده از تکنولوژی در کسب‌وکار و صنعت، مديريت شود. موضوع مديريت تکنولوژی در دهه 1980 شکل گرفت و به‌سرعت اهميت يافت و امروز يکی از مهمترين عوامل در رقابت بين‌‏المللی محسوب می‏‌شود.
ارسال توسط : نویسنده : ابراهیم دادرس منبع : ماهنامه اخبارفلزات
پ
پ

در سال‌های پس از جنگ جهانی دوم، به اعتقاد بسیاری از سیاست‌گذاران و دولتمردان کشورهاي توسعه‌یافته و درحال‌توسعه‌‌، تولید فولاد میزان توسعه صنعتی کشورها را رقم می‌زده است. صنعت فولاد در عمر بیش از صدساله خود دستخوش تغییرات مهمی شده است، از توسعه فناوری‌های آن تا افزایش اهمیت منابع انرژی و مسائل زیست‌محیطی و همچنین دسترسی به منابع اولیه و پیشی‌گرفتن کشورهایی چون کره جنوبی، چین و هند در تولید و صادرات.

مهم‌ترین تغییرات این صنعت طی سال‌های اخیر عبارت‌اند از:

۱- تغییر در چرخه عمر فناوري‌ها: در دو دهه گذشته، به دلیل افزایش شدت رقابت به منظور حفظ مزیت رقابتی در صنعت آهن و فولاد، فناوری‌های متعددی ارائه شده است. محققان دانشگاهی و صنعتی در مقیاس گسترده دست به نوآوری زده‌اند و با کوتاه شدن فاصله میان نوآوری‌های بنیادین در این صنعت و تعدد نوآوری‌های تدریجی، عمر فناوری‌ها کوتاه شده است، به نوعی که چرخه عمر پنجاه‌ساله فناوری‌های صنعت فولاد به بیست تا پانزده سال رسیده است.

۲- ظهور فناوري‌هاي دوستدار محیطزیست: بر اساس تعهدنامه کیوتو، صنایع انرژي‌بَر مانند فولاد در این زمینه مورد توجه قرار گرفته‌اند. براي کاهش تاثیرات جانبی این صنعت، اقدامات متعددی از جمله افزایش راندمان، کاهش گازها و تغییر ساختاری فناوری‌ها انجام شده است. هر سه این اقدامات رویکردی فناورانه به تاثیرات منفی زیست‌محیطی این صنعت داشته‌اند که منجر به ایجاد فناوری‌های نوظهور شده است.

۳- اهمیت دسترسی به مواد خام: نگاه تجاری به این صنعت زمانی می‌تواند مفید باشد که یا محصولات با ارزش افزوده بالا (مانند فولادهای خاص آلیاژی) تولید کرد و یا فولادهای معمولی (فولادهای تجاری) در حجم بالا. از آنجایی که تولید فولادهای خاص نیازمند فناوری بالا و همچنین دسترسی به بازار مصرف ویژه آن است، بسیاری از شرکت‌ها راهبرد دوم را انتخاب می‌کنند. باید توجه داشت که تولید فولادهای معمولی در حجم بالا نیازمند دسترسی مستمر و پایدار به معادن و انرژی است.

۴- تغییر ماهیت شرکت‌ها: تا پیش از قرن اخیر، در صنعت فولاد دو دسته شرکت حضور داشته‌اند: توسعه‌دهندگان فناوری و کاربران فناوری. در این تقسیم کار جهانی، تنها چند شرکت فناور‌ی‌های این صنعت را توسعه می‌داده‌اند و باقی شرکت‌ها عموما استفاده‌کننده از فناوری‌ها و تولیدکننده فولاد بوده‌اند. اما در سال‌های اخیر و با تاکید چشمگیر شرکت‌هاي ژاپنی و کره‌اي بر فعالیت‌های تحقیق و توسعه و ثبت پتنت‌های مرتبط و ارائه فناوری‌های نوین، این تصویر تغییر کرده است. این تغییر، تلنگری است به شرکت‌های تولیدکننده فولاد که تغییرات جدید را دریابند.

از آنجا که مدل‌های مختلفی برای مدیریت تکنولو‌ژی ارائه شده است، در اینجا به مدل تلفیقی راش و گرگوری اشاره کوتاهی می‌شود. در این مدل، موضوعاتی به شرح زیر در سازمان، و اختصاصا در حوزه تکنولوژی، مورد بررسی قرار می‌گیرند که سبب ایجاد موفقیت در سازمان خواهند شد:

•  شناسایی فناوری‌‏های مهم برای کسب‌وکار؛

•  انتخاب بهترین فناوری بر اساس استراتژی‌ها؛

•  اکتساب فناوری‏‌های انتخاب‌شده؛

• حفاظت از دانش و تخصص در حوزه تکنولوژی؛

• یادگیری از توسعه و کنترل و بهره‌برداری از تکنولوژی‏‌ها؛

• تجـاری‌سـازی تکنولـوژی.

بر اساس آنچه در مورد مدیریت تکنولوژی گفته شد، رعایت نظام این مدیریت در حوزه فولاد قطعا سبب دستیابی به موفقیت‌هایی همچون چابکی سازمان در حوزه تولید، کاهش هزینه‌های نگهداری تکنولوژی، کنترل عملکرد صحیح تکنولوژی و کیفیت محصولات، کاهش قیمت تمام‌شده، به‌روزرسانی و توسعه محصولات بر اساس خواست مشتریان، افزایش سود و قابلیت رقابت‌پذیری سازمان خواهد شد.

مديريت تکنولوژی، زمينه‌ساز تحقق اهداف سازمانی

مدیریت تکنولوژی در کشورهای پیشرو کاملاً نهادینه شده است و یکی از عناصر کلیدی در ساختار سازمانی اغلب شرکت‌‌‌ها در این کشورها محسوب می‌شود. به ‌عبارتی، شرکت‌‌‌های کلاس جهانی و پیشرفته از مرحله تغییرات ساختاری عبور کرده و به مرحله تغییرات فرایندی رسیده‌‌‌اند و سعی دارند با تدوین استراتژی مدیریت تکنولوژی، سطح بلوغ مدیریت تکنولوژی سازمان را ارتقا دهند. اما سازمان‌‌‌ها و شرکت‌‌‌های صنعتی ما هنوز در آغاز راه استفاده از مدیریت تکنولوژی قرار دارند و تا زمانی که زیرساخت‌‌‌های لازم برای استقرار مدیریت تکنولوژی را فراهم نکنند، نمی‌توانند استفاده شایسته‌‌‌ای از آن به عمل آورند.

برای استقرار فرایندهای مختلف مدیریت تکنولوژی در سازمان، به ابزاری برای پیاده‌‌‌سازی و پیگیری فعالیت‌های مدیریت تکنولوژی به صورت یک سیستم پویا نیاز است تا ورودی‌‌‌های مختلفی که تحت عنوان تکنولوژی‌‌‌ شناخته می‌‌‌شوند، طی فرایندی منظم و برنامه‌ریزی‌شده، به‌ خروجی مد نظر یعنی تولید ثروت منجر شوند. این مهم در سایه استقرار نظام مدیریت تکنولوژی به عنوان یک ابزار در سازمان امکان‌‌‌پذیر است.

مباحث مربوط به مدیریت تکنولوژی، بستگی به بستر درون و برون‌سازمانی دارد که بر حسب ساختار سازمانی، سیستم‌‌‌ها، زیرساخت، فرهنگ، محیط تجاری خاص و چالش‌‌‌هایی که شرکت‌‌‌ها با آن مواجه‌‌‌اند و هرکدام طی زمان در حال تغییرند، مشخص می‌‌‌شوند. با توجه به توضیحات فوق، شرکت فولاد خوزستان ضمن تغییر الگوی مدیریت فناوری خود از مدل گریگوری به مدل فال، برای دستیابی به بلوغ نظام مدیریت تکنولوژی در شرکت، برنامه‌های جدیدی را به شرح زیر در دست اجرا دارد:

• آینده‌پژوهی صنعت فولاد از منظر توسعه تکنولوژیک؛

• به‌روزرسانی نقشه راه و استراتژی تکنولوژی فولاد خوزستان؛

• به‌روزرسانی ارزیابی سطح توانمندی و جذابیت تکنولوژی‌های شرکت به صورت دوره‌ای.

همچنین شایان ذکر است که فولاد خوزستان، در راستای اجرای برنامه‌های پیشین، اکنون از طریق تدوین الگوی مناسب فرایندهای مدیریت تکنولوژی و بازطراحی آن‌ها با کمک یکی از دانشگاه‌های مطرح در حوزه مدیریت تکنولوژی، در حال بهبود بخشیدن به نظام مدیریت تکنولوژی خود است.

رويکردی برای مديريت تکنولوژی

در تمام صنایع، تغییرات تکنولوژیک پیوسته چالش‌‌‌ها و فرصت‌‌‌های جدیدی برای توسعه محصول جدید و تنوع صنعتی ایجاد می‌‌‌کنند و این فرصت‌‌‌ها باید اخذ و از طریق مدیریت تکنولوژی اثربخش و پویا، به ارزش تبدیل شوند. در این راستا، شرکت‌های موفق، بر اساس رویکردهای اقتصادی و تجاری خود، با رصد تغییرات محیطی، شناسایی چالش‌های کلیدی‌ای که در آن صنعت برطرف شده و نوآوری‌هایی که اخیرا صورت گرفته است، تکنولوژی‌‌‌های منتخب را مشخص می‌‌‌کنند. پایش تکنولوژی، شرکت‌ها را قادر می‌سازد که با هوشمندی تکنولوژیک به محیط تجاری بنگرند و با بهره‌‌‌وری بالاتر، از منابع خود استفاده کنند. چنین امری مستلزم وجود زیرساخت‌‌‌های لازم برای شناسایی تغییرات تکنولوژیک و به‌کارگیری آن‌ها در عمل است.

شرکت فولاد خوزستان، ضمن تعریف و انجام پروژه‌هایی پژوهشی مانند ارزیابی سطح توانمندی و جذابیت تکنولوژیک فولاد خوزستان، می‌کوشد تا با ترسیم درخت تکنولوژی‌های کلیدی خود، فناوری‌های مورد نیاز خود را شناسایی کند و در کنار بررسی چرخه عمر آن‌ها، سطح توانمندی خود را در این تکنولوژی‌ها بسنجد. این شرکت همچنین قصد دارد که در ادامه، با اجرای برنامه‌های ‌پیشِ‌روی مرتبط با هوشمندی و رصد فناوری به صورت کاملا علمی، فضای فناوری‌های نوین مرتبط به حوزه کسب‌وکار خود را پایش کند، درخت تکنولوژی‌های کلیدی شرکت را از منظر شناسایی تکنولوژی‌های نوینِ قابل جایگزینی به‌روز‌رسانی کند و در نهایت، با کمک گرفتن از سایر فرایند‌های مدیریت تکنولوژی مانند شناسایی نیاز تکنولوژیک، ارزیابی اثربخشی تکنولوژی موجود در شرکت، ارزیابی و انتخاب تکنولوژی‌های شناسایی‌شده و نیز فرایند اکتساب تکنولوژی، به اهداف خود دست یابد. بدیهی است که در تمامی مراحل، نگاه مهندسی کیفیت به فعالیت‌ها و فرایندها تضمین‌کننده بهبود کیفیت خواهد بود.

شرکت فولاد خوزستان، علاوه بر تکیه بر سیستم‌های موجود همانند مدیریت تکنولوژی، مدیریت دانش، مدیریت کیفیت و مدیریت اطلاعات و ارتباطات از یک سو و انجام پروژه‌های پژوهشی در حوزه R&D از سوی دیگر، با تکیه بر توانمندی منابع داخل کشور، به‌خوبی توانسته است تکنولوژی‌های صنعت فولاد مرتبط با سازمان را در حد مطلوب مدیریت کند و بهبود دهد. با پیشبرد اهداف این حوزه (تکنولوژی) و به لطف حمایت‌های مدیریت ارشد سازمان و سازمان‌های داخل کشور، این شرکت قطعا در آینده‌ای نزدیک خواهد توانست گام‌های موثری در توسعه و بهبود و نوآوری صنعت فولاد بردارد.

عبور از چالش‌ها

در حال حاضر و با شرایط تحریم، متاسفانه برخی از تکنولوژی‌ها در حوزه صنعت فولاد با خطراتی از قبیل تامین نشدن قطعات و تجهیزات مواجه هستند. با توجه به اینکه درهای ورود قطعات و حتی دانش فنی به کشور تقریبا بسته شده است، با تکیه بر دانش فنی متخصصان داخلی اعم از سازنـدگان، کاربـران تکنولـوژی‌ها و دانشمندان داخلی، می‌توان بخش اعظمی از تجهیزات و تکنولوژی‌های صنعت فولاد کشور را تامین کرد. خوشبختانه تاکنون قسمت اعظمی از تکنولوژی‌های صنعت فولاد بومی‌سازی و با دستان پرتوان سازندگان داخلی تامین شده است. اگرچه همچنان قسمت اندکی از تکنولوژی‌های صنعت فولاد کشور شامل بخش‌هایی از تجهیزات الکترونیکی و مکانیکی به صورت انحصاری توسط شرکت‌های خارجی ساخته و تامین می‌شود، اما با تشکیل کانون‌های علمی و عملیاتی در سطح صنعت فولاد کشور، این قسمت از نیازهای صنعت فولاد نیز به‌سرعت در حال داخل‌سازی است.

در حال حاضر، لازم است امکانات مناسبی در بخش‌های تحقیق و توسعه تخصیص داده شود تا هسته‌های علمی و کاربردی بتوانند با به‌کارگیری دانش داخل کشور، به ساخت تجهیزات انحصاری اعم از کمپرسورها، بردهای الکترونیکی و الکترود گرافیتی و سایر تجهیزات و مواد مصرفی دیگر بپردازند. در این راستا، به نظر می‌رسد که نیازمند حمایت همه‌جانبه دولت و همکاری سازمان‌های داخلی در صنعت فولاد برای تشکیل کنسرسیومی به منظور توسعه تکنولوژی‌های انحصاری صنعت فولاد هستیم. در این صورت، علاوه بر تجمیع دانش و پتانسیل شرکت‌های مختلف، می‌توان تا حد زیادی ریسک انجام فعالیت‌های پژوهشی را کاهش داد. خوشبختانه در این زمینه اقدامات مناسبی از سوی سازمان ایمیدرو، انجمن آهن و فولاد و انجمن تولیدکنندگان صنعت فولاد با همکاری شرکت‌های فولادی و سازندگان داخلی انجام شده که نتایج مطلوبی در راستای توسعه و به‌کارگیری تکنولوژی‌های صنعت فولاد در پی داشته است.  

انتهای پیام/

ثبت دیدگاه

دیدگاهها بسته است.