طی دهههای گذشته وجود ذخایر عظیم روی در معادنی نظیر معدن انگوران موجب موج بیسابقهای از ظهور واحدهای فرآوری و تولید شمش روی در کشور، به خصوص استان زنجان شد. اگرچه این ذخایر پرعیار روی تا دهه اخیر پاسخگوی واحدهای یاد شده بود اما به مرور و با عدم سرمایهگذاری دولت در بخش اکتشافات معادن روی، بسیاری از واحدهای معدنی با کمبود بیسابقه مواد اولیه مواجه شدند. این مسئله امروز به حدی رسیده است سهمیهبندی خاک معدن انگوران، به طور میانگین کمتر از ۳۰ درصد نیاز واحدهای شمش روی را تامین میکند.
واردات خاک روی نیز به دلیل اعمال تحریمهای بینالمللی و نیز افزایش نرخ ارز، محدود و غیراقتصادی ارزیابی میشود. بنابراین وقتی فقدان خاک معدنی معادن بزرگ داخلی را در کنار محدودیتهای خاک وارداتی قرار میدهیم، تنها یک راه برای تامین مواد اولیه واحدهای معدنی شمش روی باقی میماند که آن نیز بازفرآوری باطلههای معدنی است. شاید فرمول استحصال باطلههای معدنی به جای خاک معدنی برای برخی شرکتهای بزرگ که دارای حجم زیادی از باطلههای دپو شده هستند، تا چندین سال پاسخگوی نیاز یک کارخانه باشد اما برای واحدهای کوچک که فضای قابل توجهی برای دپوی باطلههای معدنی ندارند، این امر نمیتواند چارهساز باشد.
حال پرسش این است که در شرایطی که کمبود مواد اولیه، آینده صنعت روی را تیره و تار کرده است، چه راهکاری در این زمینه میتواند مسیر شکوفایی و توسعه دوباره این صنعت را هموار سازد؟ یکی از مهمترین راهکارهای عبور از این بحران، سرمایهگذاری در راستای احیا و فعالسازی معادن کوچکمقیاس است. شاید سرمایهگذاری گسترده در این معادن بسیار پرهزینه باشد و در شرایطی که معادن بزرگی نظیر مهدیآباد دست نخورده باقی مانده است، اقتصادی به نظر نرسد اما از سوی دیگر، ماهیت معادن کوچکمقیاس با سایر معادن متفاوت بوده و میتوان در مدت زمان کوتاهتری به تقاضای رو به افزایش برای خاک روی پاسخ داد.
اکتشاف، احیا و فعالسازی معادن کوچک روی به دو روش سرمایهگذاری کوتاهمدت و بلندمدت امکانپذیر است. سرمایهگذاری کوتاهمدت به روش پرهزینه شهرت دارد که میتوان از این طریق در کوتاهترین زمان ممکن بیشترین بهرهوری را از یک معدن کوچک داشت. عمدتا در این نوع سرمایهگذاری با بهرهگیری از واحدهای فرآوری سیار میتوان هزینههای حملونقل خاک معدنی به واحدهای فرآوری را نیز حذف کرد و هزینه تمام شده تولید را کاهش داد.
سرمایهگذاری بلندمدت در اکتشافات و فعالسازی معادن روی، علاوه بر اینکه هزینه کمتری دارد، چالش ذخیره اندک در کنار برداشت کم را نیز شامل میشود. در واقع این روش برای آگاهی از میزان ذخایر قابل برداشت از یک معدن کوچک مورد استفاده قرار میگیرد که همین مسئله ریسک سرمایهگذاری را در این زمینه بالا میبرد.
صنعت روی برای تامین مواد اولیه در شرایط کنونی راهی جز سرمایهگذاری کوتاهمدت یا بلندمدت در راستای اکتشاف، احیا و فعالسازی معادن کوچکمقیاس ندارد. نکته قابل توجه این است که تقریبا تمام واحدهای تولیدکننده شمش روی در اختیار بخش خصوصی قرار دارد و این واحدها به دلیل کمبود خاک معدنی، بسیار کمتر از ظرفیت اسمی خود تولید میکنند؛ لذا به نظر میرسد دولت باید اختیار کامل مدیریت این حوزه را به بخش خصوصی واگذار نماید تا این بخش با سرمایهگذاری، تدوین سیاستهای نوین و خلق ایدهها و طرحهای تازه بتواند جهش بزرگی را در توسعه معادن و صنعت روی ایجاد نماید.
ثبت دیدگاه