موفقیت بنگاههای صنعتی را عملکرد مطلوب آنها رقم میزند. عملکرد بنگاههای صنعتی تحت تاثیر دو مجموعه عوامل بیرونی و درونی قرار دارد که هرکدام میبایست در جای خود تجزیهوتحلیل شوند. اگر چه سازمانها میتوانند در عوامل بیرونی تاثیر بگذارند، آنچه بیشتر در اختیار آنها قرار دارد عوامل درونسازمانی است. همچنین اگر همه عوامل بیرونی مناسب باشند اما سازمان از درون مشکل داشته باشد، باز هم سازمان نمیتواند عملکرد مناسبی از خودش نشان دهد.
امروزه سازمانها با دو عامل تحول و عمق تحول مواجه هستند. این دو عامل، ادبیات کسبوکار را کاملا دگرگون کردهاند. هرچه تغییرات پیچیدهتر باشد، سازمانها نیاز بیشتری به دانش و آگاهی از عوامل محیطی دارند تا بتوانند خود را با تغییر و تحولات محیطی تطبیق دهند. در فضای این تغییرات، بنگاههای اقتصادی باید از سطح رهبری نوین آگاه باشند، برنامه استراتژیک داشته باشند و فرایندهای خود را بهخوبی طرحریزی و مدیریت کنند. امروزه این شرایط به عنوان قواعد کسبوکار شناخته میشوند و سازمانهای آشنا با این قواعد میتوانند سهمی از اقتصاد جهانی را کسب کنند و در مقابل تغییرات عملکردی مطلوب داشته باشند.
سرعت بالای تغییرات، چالش یا فرصت؟
برای آنکه مولفههای آمادگی در مقابل تغییرات را برای بنگاههای اقتصادی شناسایی کنیم نخست باید از ویژگیهای تغییر مطلع باشیم و بدانیم که در عصر حاضر، «خودِ تغییر» پیوسته در حال تغییر است. آهنگ تغییرات در حال حاضر آنچنان عظیم است که تاخیر در پاسخ دادن به آن ممکن است بسیار هزینهبر باشد. سازگار شدن با تغییرات سریع جاری به تعدیلهایی مکرر و گسترده در نوع کارها و نحوه انجام آنها نیاز دارد. ویژگی دیگر تغییرات آن است که همچنانکه سرعت آهنگ تغییرات افزایش مییابد، بر پیچیدگی مسائلی که در برابر ما قرار دارند نیز افزوده میشود. هر قدر مسائل پیچیدهتر باشند حل آنها به زمان بیشتری نیاز دارد. هر قدر آهنگ تغییرات تندتر شود مسائل بیشتر تغییر میکنند و عمر راهحلهای ابداعی برای آنها کوتاهتر خواهد بود. بنابراین در بسیاری از موارد، زمانی که راهحلهای مهمترین مسائل یافته میشود، این مسائل آنچنان تغییر کردهاند که راهحلها دیگر نه مربوط هستند و نه مفید. به بیان دیگر، بسیار از راهحلها برای مسائلی است که تغییر ماهیت دادهاند. بنابراین اصلیترین مولفه آمادگی یک بنگاه اقتصادی برای مقابله با تغییرات، چابکی در واکنش نشان دادن است.
یادگیری پیشبینی دقیقتر و تا حد ممکن سریعترِ آمادگی برای مواجهه موثر با تغییرات و پاسخ دادن سریع به تغییرات، وقتی که آنها را پیشبینی نکردهایم، از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است و این امر موجب ارتقای سطح آمادگی بنگاههای اقتصادی در مقابل تغییرات میشود. به طور کلی، اتخاذ این سیاست کمک خواهد کرد تا به نحو مناسبتری در برابر تغییرات خارج از کنترل، مصونیت و در مواجهه با سایر تغییرات، کنترل ایجاد شود.
با تحقق طرح جامع فولاد کشور همراه با توسعه ظرفیت تولید فولاد و رشد صادرات آن، به نظر میرسد یکی از چالشهای داخل کشور مقوله تامین سنگ و مواد لازم برای کارخانجات در زنجیره فولاد است. توسعه زیرساختهای حمل و همچنین مقوله انرژی از اساسیترین مولفههایی هستند که موجب تغییرات صنعت فولاد کشور در آینده خواهند شد. از طرف دیگر، در ابعاد بینالمللی، حساسیت جامعه جهانی به تولید گازهای گلخانهای و مسائل زیستمحیطی میتواند استانداردهای زیستمحیطی برای پذیرش محصولات صادراتی را بالا ببرد و در این زمینه بر فرایندهای عملیاتی تولید اثرگذار باشد. علاوه بر آن، نفوذ تکنولوژیهای نوین دانشی و اینترنت اشیاء، کنترلهای هوشمند و تجهیزات خودران از جمله موضوعاتی هستند که میتوانند آینده صنعت فولاد در داخل و خارج را تحت تاثیر قرار دهند.
تکیه بر تفکری استراتژیک
منطقه معدنی و صنعتی گلگهر در یک دهه اخیر تغییرات بسیار گستردهای کرده است. محصولات تولیدی منطقه در یک دهه اخیر از ۶ میلیون تن در سال به میزان نزدیک به ۴۰ میلیون تن در سال افزایش یافته است و این روندِ افزایشی همچنان ادامه خواهد داشت. پس از عبور از یک دهه تغییرات شتابان در منطقه گلگهر، وضعیت امروز شرکت معدنی و صنعتی گلگهر نشان از آن دارد که این شرکت توانسته است در برابر تغییرات به رشد متوازن و موفقیت پایدار دست یابد. ارزش بازار شرکت معدنی و صنعتی گلگهر در یک دهه اخیر بیش از صد برابر رشد داشته است.
افزایش ارزش بازار، در کنار رشد میزان تولیدات و پایداری تولید و فروش محصولات، حکایت از توانایی این شرکت برای مواجهه با تغییرات دارد. رویکرد اصلی شرکت معدنی و صنعتی گلگهر تکیه بر تفکر استراتژیک مدیران ارشد و اجرایی سازمان است، به گونهای که با تکیه بر تشخیص صحیح و بهموقع، موضوعات استراتژیک در محیط صنعت فولاد، مولفههای اقتصادی، تکنولوژیهای جدید و … شناسایی میشوند و با هدایت مدیران ارشد، سیاستهای راهنما برای مواجه با این مسائل مشخص میگردند و از طریق مجموعه اقدامات منسجم در چارچوب و نقشه راه تعیینشده، با مسائل به گونهای موثر و بهرهور برخورد میشود. به عبارت دیگر، تفکر استراتژیک اهرم اصلی مواجهه با تغییرات احتمالی و تعیین اقدامات موثر برای رویارویی با این تغییرات است.
انتهای پیام/
ثبت دیدگاه