به نظر شما علت وارداتي بودن تامين بيشتر فولادهاي خاص در صنايع نفت و گاز در گذشته و نيز علت اين تغيير روند و اعتماد به شرکتهاي داخلي از جمله اکسين در سال قبل چه بوده است؟
لولههای نفتی کالاهايی پرمصرف در صنعت نفت هستند که طی مراحل مختلف شامل تامين اسلب، تبديل آن به ورق، ساخت لوله از طريق ورقهای گريد نفتي و در نهايت تحويل آن به شرکتهای نفتی به منظور استفاده از آن براي انتقال نفت توليد میشوند. به منظور تامين لولههای نفتی در طول زنجيره طی چند سال اخير، شرکتهای فولادمبارکه، فولاد اکسين و شرکتهای لولهسازی در کشور ظرفيتهای مناسبي ايجاد کردهاند. اما پرسش اينجاست که چرا با وجود قدمت ۱۱۰ ساله صنعت نفت در کشور و نياز به لولههای مذکور، هيچگاه از توانمندیهای داخلي، آن گونه که بايد، بهره کافی برده نشده است؟
با آغاز به کار پروژه خط لوله انتقال نفت گوره به جاسک براي طول تقريبی هزار کيلومتر، نياز به ۴۰۰ هزار تن لوله ۴۲ اينچ به وجود آمد. در واقع، برای تامين ورق و لوله مورد نياز، درخواستهای متعددی به شرکتهای خارجی، که عمدتا چيني و کرهاي بودند، ارسال شد که متاسفانه به علت تحريمهای بينالمللی و بدعهدی کشورهای مورد اشاره، عملا امکان ورود تجهيزات مورد نياز اين پروژه ميسر نشد. به همين منظور، ابتدا يک تيم مهندسی در شرکت متن شکل گرفت که در تعامل با ظرفيت داخلي شرکتهای ساخت لولههاي نفتی شامل فولاد اکسين و فولادمبارکه، کارهاي آزمايشگاهی و ميدانی متعددی به مدت زمان پنج ماه صورت گرفت که خوشبختانه پس از چندين بار آزمون و خطا، عمليات ساخت آن در اوايل سال ۱۳۹۸ با موفقيت به اتمام رسيد و داخلیسازی لولههای با محيط ترش امکانپذير شد.
مايه افتخار است که بسياري از تستهای مورد نياز بر روي ورقهای توليدی شرکت فولاد اکسين نيز با موفقيت به اتمام رسيد و همين موضوع زمينه بومیسازی لولههای نفتی را به وجود آورد.
با توجه به اعتبار ۲ ميليارد دلاري پروژه خط لوله انتقال نفت گوره به جاسک که تنها ۶۰۰ ميليون دلار از آن به بخش تامين لولههاي مورد نياز اين طرح اختصاص داشت، بيش از چند صد ميليون يا بعضا چند صد ميليارد دلار صرفهجويي ارزي براي کشور داشته است. با اين حال، تا امروز نزديک به ۷۰ درصد کل پروژه خط لوله انتقال نفت گوره به جاسک پيشرفت داشته است که تا پايان سال، فاز نخست آن راهاندازی خواهد شد.
نقش فولاد اکسين خوزستان در پروژه گوره به جاسک را چگونه تعريف میکنيد؟
خوشبختانه همکاری و مشارکت مناسبی با فولاد اکسين خوزستان صورت گرفته است که نشان از توانمندی بالای اين شرکت دارد. بدون ترديد وجود دستگاهها و تجهيزات پيشرفته اکسين عنصر مهمی در بومیسازی تجهيزات نفتی به حساب میآيد. با اين حال، فولاد اکسين میبايست در زمينه ارتقای دانش متخصصان و تکنسينهای نگهداری از دستگاهها و تجهيزات توليد، راهبردهايی را به منظور گريز از تحريمهای بينالمللی تعريف کند تا از اين طريق بتواند روند بومیسازی اين صنعت را تسريع ببخشد. بنابراين، علاوه بر تجهيز متخصصانی که بر اتوماسيون نظارت میکنند، بايد برنامه داخلیسازی فناوریهای مورد نياز اين صنعت در اولويت قرار گيرد.
با توجه به اهميت پروژه گوره به جاسک در صنايع نفتی کشور، عملکرد فولاد اکسين در انجام اين ماموريت را چگونه ارزيابی میکنيد؟
عملکرد تيم مديريتی فولاد اکسين نشان داده است که در اين شرکت توانايی و ظرفيت بالايی برای انجام کارهای بزرگ و استراتژيک وجود دارد. مديران ارشد اکسين همواره به توليد محصولات استراتژيک و دارای ارزشافزوده بالا، برای خدمترسانی به صنايع حساس داخلی، اهتمام ورزيدهاند. خوشبختانه، با تعامل مناسب ميان شرکت متن و فولاد اکسين برای تامين ورقهای گريد نفتی، ماهيانه حدود ۳۵ هزار تن ورق با کيفيت بالا از اين شرکت به پروژه گوره به جاسک اختصاص يافت که اين نيز دستاورد مهمی به حساب میآيد. بنابراين، با در نظر گرفتن توانايی اين شرکت در راستاي دستاوردهای فوق، به نظر میرسد که در آيندهای نه چندان دور، نام و نشان اين شرکت بيش از امروز شنيده و ديده خواهد شد.
ويژگیهای فنی، مهندسی و کيفی محصولات فولاد اکسين در زمينه لولههای انتقال نفت کداماند؟
روند توليد ورقهای گريد نفتی به گونهای پيش رفت که در ابتدا سه تست بر روی آنها انجام شد که شامل خواص مکانيکی، آزمايشهای خاص سرويس ترش تحت عنوان «SSCC & HIC» و خواص ظاهری بود. با انجام موفقيت آميز تستهای مذکور، ضمن افزايش قابليت صادرات محصولات فوق، امکان رقابتپذيری در عرصه بينالمللی نيز ارتقا يافت.
بنابراين شرکت فولاد اکسين، با توانايیای که از خود در طول اين مسير نشان داد، توانست تهديد تحريمها را به فرصتی مناسب برای درخشش استراتژيک تبديل و از خود الگوی مناسبی برای صنايع کشور ترسيم کند.
آينده اين صنعت و مسير داخلیسازی را چگونه ارزيابی میکنيد؟
مقوله داخلیسازی ابعاد مختلفی دارد که برای بررسی آن نياز است که چند موضوع مورد توجه قرار گيرد. موضوع نخست، مزيت رقابتی است که گاهی به منظور افزايش رقابتپذيری محصولات، پيگيری فرايند واردات و صادرات نيز اهميت میيابد. البته بايد در نظر داشت که شرايط کشور، خاص و ويژه است و بايد بر اساس موقعيت امروز، به اتخاذ سياستگذاریهای کلان در اين حوزه حساس پرداخت.
توليد داخلی يک آرمان است نه يک هدف؛ آرمانی که بدون وجود کيفيت، میتواند به ضدهدف يا ضدارزش تبديل شود. برای توليد داخلی، علاوه بر وجود راهبردهای مختلف، شناخت و دسترسي به اولويت نيازمندیها نيز اهميت دوچندانی میيابد؛ زيرا از اين طريق، امکان کاهش فاصله وضع موجود تا وضع مطلوب نيز به وجود میآيد که عمدتا از آن به عنوان يک فرصت طلايی برای رفتن به سمت توليد محصولات استراتژيک نام میبرند.
همچنين نفت، به عنوان يک پيشران و لوکوموتيو اقتصادی، توانايی انجام سه کار عمده را دارد. ابتدا میتواند ضمن کسب درآمدهای ارزی بالا برای کشور، در صنايع پاييندستی و انرژیبر مانند پتروشيمی، فولاد و آلومينيوم به عنوان يک پيشران فعال عمل کند. ماهيت وجود چنين مزيتی میتواند برای توسعه و خودکفايی صنايع مذکور از نظر تامين انرژی پايدار اهميت داشته باشد. بنابراين، با توجه به نقش صنعت نفت در عملکرد شاخصهای اقتصادی کلان مانند نرخ بهره، بيکاری، تورم و ارز، تامين تجهيزات مورد نياز اين صنعت اهميت بسياری پيدا میکند. اينجاست که نقش استراتژيک شرکت فولاد اکسين در تامين ورقهای مورد نياز لولههای نفتی عيان میشـود کـه تـا چـه انـدازه يک شرکـت استراتژيک میتواند به عنوان يک مهره و بازيگر مهم در عملکردهای اقتصاد کلان يک کشور شناخته شود.
انتهای پیام/
ثبت دیدگاه