سه شنبه, ۲۹ آبان , ۱۴۰۳ Tuesday, 19 November , 2024 ساعت ×
شاه کلید سودآوری
31 فروردین 1400 - 16:45
شناسه : 10842
سودآوری را می‌توان پارامتر و شاخص نهايی برای ارزيابی عملکرد يک سازمان و يا واحد توليدی در نظر گرفت. سودآوری امری تعيين‌کننده و ضروری برای ثبات شرکت‌ها به شمار می‌رود و شرکت‌های برخوردار از سودآوری بيشتر توان مالی بيشتری برای تامين مالی پروژه‌ها و طرح‌ها و در نهايت توسعه خواهند داشت. سودآوری هر سازمان تابعی از عوامل مشهود و نامشهود گوناگون است و شناخت و بهبود اين عوامل، مجموعه را به سمت سودآوری بيشتر حرکت خواهد داد. نخستين لازمه اين امر، شناخت پارامترهايی است که بيشتر بر سودآوری سازمان اثرگذارند.
ارسال توسط : نویسنده : سعید فیلسوفیان منبع : ماهنامه اخبارفلزات
پ
پ

هر کسب‌وکاری برای کسب موفقیت، علاوه بر سود خالص، باید به سودآوری نیز دست یابد. بر اساس تعریف انجمن (MBN (Market Business News، سودآوری به معنای ایجاد سود محض بدون حتی یک درصد ضرر است. به عبارت دیگر، منظور شرایطی است که در آن، یک کسب‌وکار به سود اقتصادی می‌رسد. در حوزه سازمان‌های بزرگ نیز این تعریف صدق می‌کند. وقتی از کلمه (سازمان‌ها) استفاده می‌شود، منظور همان مشاغل و کسب‌وکارهای سودآور است. در واقع در این‌گونه مشاغل، سود زمانی حاصل می‌شود که درآمد بیشتر از هزینه باشد. به زبان ساده‌تر، ورودی پول باید بیشتر از خروجی‌اش باشد. هدف تمام کسب‌وکارهای تجاری ایجاد سود تا بالاترین حد ممکن است. اغلب سازمان‌ها از تکنیک‌های متفاوتی برای سودآوری استفاده می‌کنند. برای مثال، مدیر ارشد یک سازمان قبل از تایید یک پروژه سرمایه‌گذاری جدید، ابتدا بررسی می‌کند که آیا آن پروژه سودآوری تجاری دارد یا خیر. یک پروژه در یک سازمان نباید صرفا در کوتاه‌مدت سودآور باشد، بلکه انتظار می‌رود سال به سال سود بیشتری کسب کند. اگرچه این دو کلمه (سودآوری و سود) به صورت جایگزین نیز استفاده می‌شوند، ولی در حقیقت سود و سودآوری یکسان نیستند. هر دو از شاخص‌هـا و معیـارهای حسابـداری و مالـی در تجزیه‌وتحلیل موفقیت مالی یک شرکت به شمار می‌روند، اما تفاوت‌های مشخصی بینشان وجود دارد. سود یک عدد مطلق است که با میزان درآمد فراتر از هزینه‌های یک شرکت تعیین می‌شود و نتیجه آن در صورت‌های مالی شرکت نیز آورده می‌شود. در واقع مهم نیست که شرکت از لحاظ اندازه و یا دامنه فعالیت تجاری یا صنعتی چگونه است، بلکه مهم این است که آن شرکت همواره سودآوری داشته باشد. سودآوری با سود مرتبط است، اما یک تفاوت اساسی در این میان وجود دارد: سود یک مقدار و عدد مطلق، اما سودآوری یک مقدار نسبی است. این یک روش برای تعیین سود شرکت در رابطه با اندازه شرکت است. سودآوری کارایی یک شرکت را اندازه‌گیری و در نهایت، موفقیت یا عدم موفقیت آن را مشخص می‌کند. یک تعریف دیگر از سودآوری، توانایی شرکت در تولید بازده سرمایه‌گذاری بر اساس منابع خود در مقایسه با یک سرمایه‌گذاری جایگزین است. باید دقت کرد که اگر یک شرکت دارای سود باشد، لزوما سودآور نیست.

توسعه روابط، عامل دستيابی سازمان‌ها به مزيت رقابتی

از آنجایی که سازمان‌ها نقش مهمی در توسعه و شکوفایی یک ملت دارند، درک بهتر از شاخص‌ها و عوامل موفقیت و سودآوری آن‌ها مهم است. محققان شاخص‌ها و عوامل تاثیرگذار در موفقیت و سودآوری شرکت‌ها و سازمان‌ها را به دو گروه مشهود (Tangible) و نامشهود (Intangible) تقسیم‌بندی کرده‌اند. در خصوص شاخص‌های مشهود می‌توان به شاخص حاشیه سود، بازگشت سود سهام، بازگشت دارایی، نسبت کل بدهی و نسبت سود به هزینه اشاره کرد. شاخص‌ها و عوامل مشهود عواملی هستند که به‌راحتی قابلیت اندازه‌گیری دارند، در حالی که عوامل نامشهود به‌راحتی قابل اندازه‌گیری نیستند. در خصوص شاخص‌ها و عوامل نامشهود می‌توان از شاخص‌هایی همچون سرمایه انسانی، شهرت برندها (Branding)، روابط مشتری، اختراعات، استراتژی راهبردی مدیریت دانش، مشتری و بازار، سازمان، نوآوری و حقوق مالکیت معنوی و حاکمیت شرکتی، مشارکـت‌هـا (Partnership)، تامیـن‌کنندگـان، همکاری‌ها (Collaborations)، مهارت‌ها، رهبری و فرهنگ یاد کرد.

متاسفانه، به رغم اهمیت عوامل نامشهود در تعیین موفقیت و سودآوری سازمان‌ها و شرکت‌ها، تا دهه اخیر توجه زیادی به آن‌ها نشده و این بیانگر محدود بودن اطلاعات در خصوص عوامل نامشهود است. تا چندی پیش، سازمان‌ها در اکثر مواقع موفقیت سازمانی خود را به عوامل مشهود (TSFs: Tangible Success Factors) نسبت می‌دادند. خوشبختانه، با توجه به مطالعات انجام‌شده در دهه اخیر، این رویه تغییر کرده است و اکنون شاخص‌ها و عوامل مشهود صرفا بخشی از نتیجه موفقیت و سودآوری شرکت‌ها و سازمان‌ها محسوب می‌شوند و علاوه بر آن، شاخص‌ها و عوامل نامشهود (ISFs: Intangible Success Factors) نیز مورد توجه و بررسی قرار گرفته‌اند. بنابراین، با توجه به مطالب بیان‌شده، مطالعات در مورد عوامل موثر در موفقیت و سودآوری سازمان‌ها از تمرکز بر عوامل مشهود به عوامل نامشهود در حال تغییر است.

یکی از مهم‌ترین دلایل مهم‌تر شدن شاخص‌ها و عوامل نامشهود نسبت به گذشته این است که در همه سازمان‌ها و شرکت‌ها، روابط با کارمندان، مشتریان، تامین کنندگان و دیگر ذی‌نفعان همواره در حال تغییر است. این عوامل بر روند تصمیم‌گیری یک سرمایه‌گذار نیز تأثیر زیادی دارند و منجر به دستیابی سازمان‌ها به مزیت رقابتی می‌شوند. برای مثال، در مشاغل جدید، تلاش شده است تا عوامل نامشهود در برنامه کسب‌وکار و تجارت (Business Plan) برای ارزیابی کامل پتانسیل‌ها لحاظ شوند. شاخص‌ها و عامل نامشهود را می‌توان به منزله دارایی شرکت توصیف کرد که قابل ترجمه به اصطلاح و کلمه‌ای نیست که مربوط به پول و امور مالی باشد. در چارچوب سازمان‌ها، عوامل نامشهود دارایی‌هایی اثرگذار تعریف می‌شوند که قابلیت جسمی ندارند، ولی بر موفقیت و سودآوری سازمان‌ها تاثیر می‌گذارند. چنین عوامل نامشهودی به منزله دارایی نامرئی نیز شناخته می‌شوند. مطالعات انجام‌شده در حوزه صنعت و بازار سرمایه بیانگر این است که شاخص‌ها و عوامل نامشهود یکی از چهار عامل اصلی تحول اقتصادی و اجتماعی به شمار می‌روند که توانایی تعریف نقش مدیریت را نیز دارند. از آنجا که این‌گونه عوامل نسبی بوده و قابل اندازه‌گیری‌نیستند، آن‌ها را در حوزه مدیریت دانش دسته‌بندی می‌کنند.

چهار دلیل مهم برای بررسی و توجه ویژه به شاخص‌ها و عوامل نامشهود عبارت‌اند از: رشد سریع فعالیت‌های خدماتی، خنثی‌سازی فعالیت‌های تولیدی، صنعتی شدن فعالیت‌های خدماتی و شناخت دانش به عنوان منبع اصلی مزیت رقابتی.

شاخص‌ها و عوامل نامشهود يکی از چهار عامل اصلی تحول اقتصادی و اجتماعی به شمار می‌روند که توانايی تعريف نقش مديريت را نيز دارند. از آنجا که اين‌گونه عوامل نسبی و اندازه‌گيری‌ناشدنی‌اند، آن‌ها را در حوزه مديريت دانش دسته‌بندی می‌کنند.

دارايی‌های نامشهود، عامل تعيين‌کننده سود سازمان‌ها

صنعت یا بخش خدمات شامل بخش گسترده‌ای از بازار سرمایه هر کشور محسوب می‌شود. مشاغلی که در استخراج یا تولید مواد اولیه فعالیت ندارند در رده خدمات قرار می‌گیرند. بخش خدمات شاهد تغییرات گسترده‌ای در دهه اخیر به‌خصوص با ظهور ویروس کرونا در سال ۲۰۲۰ بوده است که بسیاری از آن‌ها مربوط به برون‌سپاری، اتوماسیون و تجارت مبتنی بر دیجیتال است که باعث تغییر مدل‌های تجاری سنتی شده‌اند. شرکت‌ها و سازمان‌ها، به دلیل محدودیت‌هایی که ویروس کرونا برای کسب‌وکار آن‌ها ایجاد کرده است، آگاهی کامل کسب کرده‌اند که چگونه خدمات حرفه‌ای مانند مشاوره، آموزش یا بازاریابی می‌توانند به آن‌ها در بهبود عملکرد تجاری کمک کنند. این خبر خوب هم برای مشاغل کوچک است که این نوع خدمات را ارائه می‌دهند و هم برای شرکت‌ها و سازمان‌های بزرگ‌تری که از خدمات آن‌ها استفاده می‌کنند.

صنعت خدمات در سال‌های اخیر شاهد رشد کلی روند خدمات بوده است. تحقیقات انجام‌شده در حوزه بازار سرمایه بیانگر ارتقای نرخ رشد شغلی در آمریکا از سال ۲۰۱۶ تا ۲۰۲۰ در این بخش است و متعاقباً نرخ رشد کلی ۵٫۴ درصد در تراز کلی سهم خلق ارزش و ثروت‌آفرینی در این دوره زمانی پیش‌بینی شده است. خدمات، شالوده بسیاری از مشاغل را به طور کلی در آمریکا و دیگر کشورهای صنعت‌محور از جمله چین تشکیل می‌دهد. برای مثال، در دوره پساکرونا و با اتمام قرنطینه و محدودیت‌های مرتبط با شیوع ویروس کرونا، فعالیت بخش خدمات کشور چین در ماه می سال جاری میلادی با سرعت بیشتری رشد کرده است. طبق داده‌های اداره آمار کشور چین، شاخص مدیران خرید شرکت‌های غیرتولیدی چین (PMI) که در ماه آپریل ۵۳٫۲ واحد بود در ماه می به ۵۳٫۶ واحد رسیده است. همان‌گونه که بیان شد، پس از حذف محدودیت‌ها از جمله محدودیت‌هایی که برای مقابله با ویروس کرونا در بازار سرمایه کشورها وضع و اجرا شد، روندی روبه‌رشد در حوزه فعالیت‌های خدماتی و تولیدی ایجاد شده است. بنابراین محدودیت‌های مذکور نه‌تنها خللی در نرخ و میزان رشد فعالیت‌های خدماتی و تولیدی ایجاد نکرده‌اند، بلکه باعث کشف راه‌های جدید بهره‌برداری از انواع فعالیت‌های خدماتی و تولیدی شده‌اند. مهم‌ترین شاهد آن، صنعتی شدن نحوه ارائه فعالیت‌های خدماتی بوده که باعث تغییر در مدل‌های تجاری سنتی شده و انواع تجارت مبتنی بر دیجیتال را ایجاد کرده است. در نتیجه، می‌توان این رشد را بیشتر ناشی از شاخص‌های نامشهود دانست. به عبارت دیگر، ارزش دارایی‌های نامشهودی مانند سرمایه انسانی توانمند، در ایام کرونا و پساکرونا به‌شدت در شاخص سودآوری سازمان‌ها تعیین‌کننده بوده است.
انتهای پیام/

ثبت دیدگاه

دیدگاهها بسته است.