در عصر کنونی، ترکیب علوم و مدیریت دانشها لازمه بهرهوری و ارتقای تولید و رشد و پیشرفت سازمانهاست. بستر اصلی مدیریت دانش، فرهنگ حاکم بر سازمان است. برای ارزیابی مفهوم مدیریت دانش، نیاز به شناخت فرهنگ، علوم انسانی و واکنشهای افراد است. علوم انسانی و رفتاری چارچوب و پایه اصلی مدیریت دانش محسوب میشود. مجموع این علوم، فرهنگ اجتماعی و فردی یک سازمان را تشکیل میدهند. اگر مدیران درک درستی از فرهنگ غالب سازمان خود نداشته باشند، قطعا در پیادهسازی مدیریت دانش موفق نخواهند بود. تعریف مدیریت دانش، بسته به هر فرهنگ و پهنه جغرافیایی، متفاوت است و ضرورت دارد تا بر اساس فرهنگ موجود در هر سازمان و منطقه، تعاریف مدیریت دانش هم بازتعریف و یا متناسب و اصلاح شوند. با اینکه در بسیاری از واحدها و بنگاههای اقتصادی کشور، نرمافزارها و رویکردهای مختلفی برای مدیریت دانش به کار گرفته میشود، نقشه یا برنامهریزی هوشمندانه برای ارتقای فرهنگ سازمانی و انتقال دانش بسیار ضعیف است که دلیل این مسئله عدم توجه مناسب به بسترهای زیرین مدیریت دانش به شکل گفتهشده است.
دانش در یک سازمان در زمینهها و به شکلهای مختلفی وجود دارد؛ ممکن است دانش به صورت ساده و معمول در ذهن افراد و یا بر پایه مهارتهای فردی باشد. به نظر میرسد که یکی از مشکلات موجود، ضعف سیستم آموزشی کشور در انتقال دانش و مهارت خصوصا در زمینه مهارتهای اجتماعی است؛ زیرا ایران یکی از کشورهای قدرتمند جهان در زمینه تولید دانش محسوب میشود که نمود این مسئله را میتوان در تعداد مقالات علمی ارائهشده در نشریات معتبر جهان مشاهده کرد. اما مشکل اینجاست که این دانش به طور مناسبی در صنعت مورد استفاده و بهرهبرداری قرار نمیگیرد.
با توجه به این مسئله، برای پیادهسازی مدیریت دانش در گام اول باید فرهنگ سازمانی موجود شناخته و اصلاح شود و در گام بعدی، موثرترین شیوههای مدیریت دانش پیادهسازی گردند. این فرایند زمانبر است. برخی از شرکتها تنها به استفاده از نرمافزاری برای پیادهسازی مدیریت دانش در واحدهای خود اکتفا میکنند که این فرایند عموما توسط مدیران ارشد پیگیری میشود. در چنین شرایطی، به فرهنگ افراد در سازمان توجه نخواهد شد و دانش تنها به صورت مدارک و اطلاعاتِ ذخیرهشده در سیستم ثبت میشود. در این روش، در کنار هزینه بالا و زمانبر بودن، نهتنها بهرهوری مناسبی حاصل نمیشود، بلکه ارزش افزوده دانشی مناسبی را نیز به دنبال نخواهد داشت. با جابهجایی مدیران به دلیل بیمیلی کارکنان به اشتراکگذاری تجربهها، همین بانکهای اطلاعاتی هم از بین خواهند رفت و یا بهروزرسانی نخواهند شد و یا طبقهبندی و دستهبندی مناسبی به منظور ترکیب دانشها و خلق دانش جدید صورت نمیگیرد.
ترکيب علوم مختلف، زمينهساز بهرهوری
در دهههای اخیر، روشهای زندگی در جوامع مختلف تغییر کرده و به نوعی میتوان گفت که زیستن در دنیا دگرگون شده است. در چنین شرایطی، این سوال مطرح میشود: آیا افرادی که در گذشته از روشهای قدیمی برای زیستن استفاده میکردهاند ضریب هوشی پایینتری از نسل کنونی داشتهاند؟ پاسخ قطعا خیر است. میتوان گفت که علت اصلی پیشرفت و رشد دانش در دهههای اخیر، تغییر نیاز و تقاضا به دنبال تحولات جهانی نظیر جنگ جهانی دوم و انقلاب صنعتی و ارتباطات و تامل انسانی و گفتوگوی بیشتر بشر بوده است.
به طور کلی، برای پیادهسازی مدیریت دانش نیاز به همکاری و هماهنگی افراد با دانشهای مختلف و ادغام علوم آنها با یکدیگر است. یکی از دلایل عقبافتادگی اقتصاد کشور نیز توجه کمتر اقتصاددانان و صنایع به علوم و رفتار انسانی و به عبارتی، کمتوجهی به رشته «مالی ـ رفتاری» بوده است. آثار این کمتوجهی را میتوان در نوسانات اخیر بورس اوراق بهادار تهران مشاهده کرد که بر خلاف پیشبینی اکثر کارشناسان این حوزه بوده است.
یکی از چالشهای پیادهسازی مدیریت دانش مرتبط با حوزههای فرهنگ سازمانی در بنگاههای اقتصادی، ایجاد فضای رقابتی سالم و سازنده میان نیروی انسانی است که این مسئله مانعی برای انتقال دانش و تجارب میان افراد خواهد بود. در همین راستا، شرکت کانی مس سعی داشته است تا با گسترش فرهنگ اسلامی و ایرانی و کنار گذاشتن رویکرد غالب در زمینه نگاه از بالا به پایین مدیران، مبتنی بر تئوریهای مدیریت غربی، اولویت خود را بر همکاری و محبتورزی و ایجاد احساس تعلق سازمانی قرار دهد و مانع از شکلگیری سکوت سازمانی شود. یکی از روشهای اجراشده در حوزه مدیریت دانش در شرکت کانی مس، جابهجایی افراد متخصص در سمتهای مختلف است. این مسئله کمک خواهد کرد تا در کنار بالا رفتن سطح دانش فنی و انتقال تجربیات نیروی انسانی، ایدههای جدید و خلاقانه در مجموعه شکل بگیرد و زمینه مهمی برای رشد بهرهوری و حل چالشها ایجاد شود. شایان ذکر است که جابهجایی افراد در پستهای استراتژیک و اثرگذار در کنار افراد باتجربهتر میتواند انتقالدهنده دانش فنی و تجربه به افراد تازهوارد شود.
تحقق پروژهها با بهرهمندی از دانش داخلی
مدیریت دانش را میتوان ترکیب دانشهای مختلف در چارچوب فرهنگهای متفاوت و بازتولید آن تعریف کرد. امروزه برای ساخت یک خودرو تعداد زیادی از علوم و دانشهای مختلف ترکیب میشوند و یا در حوزه پزشکی رابطه تنگاتنگی با علم الکترونیک و مکانیک وجود دارد. وقتی علوم و دانشهای مختلف از افراد متفاوت به اشتراک گذاشته شود، بهرهوری مدیریت دانش نیز افزایش پیدا میکند؛ زیرا فرهنگها و روشهای مختلفی که نیروهای انسانی چه در زندگی و چه در دوران تحصیل کسب کردهاند، موجب بروز طیف گستردهای از راهکارها برای افزایش بهرهوری میشوند.
صرفا تحصیلات آکادمیک دلیلی کافی برای داشتن ایده بهتر نیست. ممکن است فرد غیرمتخصص دیگری با ارائه یک ایده ساده بتواند در کمترین هزینه و زمان به بهرهوری بیشتر مجموعه کمک کند. بدیهی است که جنس دانش در گروههای مختلف همسان نیست. برای مثال، فردی که در مجموعه کانی مس طراحیهای مکانیک انجام میدهد با فردی طراح در حوزه معدن متفاوت است. شرکت کانی مس، با استفاده از نرمافزاری در زمینه مدیریت دانش، سعی در طبقهبندی دانش تولیدی خود در قسمتهای مهندسی، فرایند تولید و… دارد. در این برنامه، تمامی نقشههای دانش مهندسی با جزئیات و به صورت جامع قرار داده شده است.
همچنین شرکت کانی مس به ثبت اطلاعات و تاریخچه پروژهها پرداخته است تا افراد تازهوارد با مطالعه آنها در زمان کمتری آموزشهای لازم را فراگیرند. این مجموعه سیستم آموزش کلیشهای را کنار گذاشته است و جلسات به صورت آموزشی حین انجام کار و ارائه مطالب توسط تمامی افراد صورت میگیرد.
شرکت کانی مس در زمینه کسب و استفاده از دانش روز رویکرد جدیدی را در دستور کار قرار داده است. در این مجموعه، در گام نخست، برای افراد کار تعریف میشود و افراد میتوانند بدون هیچگونه محدودیتی از مقالات علمی، استادان متخصص و شرکتهای دانشبنیان برای توسعه پروژههای خود بهرهمند شوند. اتخاذ رویکردهای نوین در زمینه مدیریت دانش در شرکت کانی مس موجب شده است تا این شرکت به نتایج مناسبی در استفاده از علم روز در پروژههای خود دست یابد.
یکی از مهمترین پروژههای این شرکت، طرح راهاندازی کارخانه مس ـ نیکل است که به دلیل مشکلات نقدینگی و مدیریتی، به مدت ده سال متوقف شده بود. در یک سال اخیر نیز یکی از شرکتهای تکنولوگ هندی که مسئول راهاندازی این پروژه بود، به دلیل شیوع ویروس کرونا، از حضور در این بخش کنارهگیری کرد. شرکت کانی مس، با ارائه بودجه به افراد حاضر در مجموعه، توانست در مدتزمان بسیار کم و هزینهای بسیار کمتر از شرکتهای خارجی، این طرح را به بهرهبرداری برساند.
پروژه عظیم واحد ذوب خاتونآباد (ارتقای کورههای فلش) نیز دیگر طرح بزرگ اجرایی این شرکت در سطح ملی بوده است. در ابتدا قرارداد اجرای این پروژه با شرکت آفریقایی «اتوتک» بسته شده بود، اما این شرکت بهبهانه تحریمها از حضور در این پروژه منصرف شد. شرکت کانی مس، با استفاده از دانش فنی داخلی و بومیسازی، این پروژه را در مدتزمان حدودا پنجماهه و با هزینهای کمتر به بهرهبرداری رساند.
انتهای پیام/
ثبت دیدگاه