امروزه، با تحول و تطور صنعت از مکانیکی به دیجیتال، اهمیت عناصر استراتژیک مصرفی در فناوریهای امروزی و آینده بیش از پیش مورد توجه قرار گرفته و راهبردها و راهکارهای شناسایی، تامین و توسعه زنجیره ارزش آن به ماراتنی جهانی تبدیل شده است. مواد معدنی استراتژیک فلزات و غیرفلزاتی هستند که برای رفاه اقتصادی کشورهای با اقتصادهای بزرگ و در حال ظهور حیاتیاند. عرضه این عناصر ممکن است به علت کمبود زمینشناسی (ذخایر)، مسائل ژئوپولیتیک، سیاستهای تجاری یا سایر عوامل با مخاطراتی همراه باشد. این فلزات و نیمهفلزات در فناوریهای امروزی و آینده نظیر تولید تلفنهای همراه، مانیتورهای صفحه تخت، توربینهای بادی، اتومبیلهای الکتریکی، پانلهای خورشیدی و بسیاری از صنایع با فناوری پیشرفته مورد استفاده قرار میگیرند.
در کشورهای مختلف، بر اساس مولفههای سیاسی، اقتصادی و صنعتی، دستهبندیهای متفاوتی از مواد معدنی استراتژیک ارائه شده است. با این حال، این مواد در بیشتر موارد مشابهاند. لیست مشترک این عناصر در دستهبندیهای آمریکا، ژاپن، جمهوری کره و اتحادیه اروپا از جمله انگلستان از این قرار است: عناصر نادر خاکی (REE)، گالیم (Ga)، ایندیوم(In)، تنگستن (W)، عناصر گروه پلاتین (PGE) از جمله پلاتین (Pt) و پالادیوم (Pd)، کبالت (Co)، نیوبیوم(Nb)، منیزیم(Mg)، مولیبدن (Mo)، آنتیموان (Sb)، لیتیوم (Li)، وانادیوم (V)، نیکل (Ni)، تانتالیم (Ta)، تلوریم (Ti)، کروم(Cr) و منگنز(Mn).
مواد معدنی استراتژیک در ایران
مواد معدنی استراتژیک در ایران از جنبههای بسیاری اهمیت دارند. یکی از این موارد، وجود این منابع در معادن مختلف ایران است که قابل استحصالاند و با مطالعات دقیق در مورد ظرفیتهای موجود، اکتشاف، بهرهبرداری و استحصال آنها از پتانسیلهای مهم ایران میتواند منجر به دستیابی به ثروت ملی شود. از سوی دیگر، به دلیل شرایط سیاسی کنونی، این فلزات شامل قوانین تحریمی شدیدتری هستند که این امر نیز ضرورت توجه هرچه بیشتر به اکتشاف، استحصال و دستیابی به دانش فنی به منظور فراوری آنها با رعایت قوانین محیطزیستی قابل قبول را خاطرنشان میسازد. دستیابی و استحصال مواد معدنی استراتژیک، علاوه بر تامین نیاز داخلی، میتواند در شرایط سیاسی کنونی برگ برندهای برای ایران محسوب شود. بنابراین مطالعه دقیق در همه ابعاد امکانسنجی، اکتشاف و استحصال و فراوری آنها اهمیت ملی دارد.
با توجه به آمارهای منتشرشده و در دسترس، از میان فلزات استراتژیک، آلومینیوم، طلا، نقره، مولیبدن، رنیوم، منیزیم و آلیاژهای کروم و منگنز در ایران تولید میشوند. در نتیجه، میتوان گفت که صنایع کشور نسبت به این موارد کمتر آسیبپذیرند و باید در آن رویکردی توسعهمحور مد نظر قرار گیرد. سایر مواد معدنی استراتژیک در حال حاضر در کشور تولید نمیشوند و با توجه به وجود پتانسیل برای تولید این مواد معدنی، باید منابع آنها شناسایی شود و در صورت وجود قابلیت بهرهبرداری، سرمایهگذاری مورد نیاز در این خصوص انجام گیرد.
چالشهای تامین مواد معدنی استراتژیک
«مواد معدنی استراتژیک» در تولید محصولات پیشرفته نقشی کاملا حیاتی ایفا میکنند و اختلال در زنجیره تامین آنها منجر به آسیبپذیری این صنایع میشود و نبود آنها میتواند منجر به پیامدهای قابل توجهی برای اقتصاد کشور یا امنیت ملی شود. تقاضا برای مواد معدنی استراتژیک، از جمله لیتیوم، نیکل، کبالت، گرافیت، و عناصر خاکی نادر (REE)، به دلیل نقش اساسی آنها در فناوریهای انتقال انرژی و ذخیرهسازی انرژی، افزایش خواهد یافت. فناوریهای انرژی پاک به طور کلی به مواد معدنی استراتژیک بیشتری در مقایسه با فناوریهای مبتنی بر سوخت فسیلی معمولی نیاز دارند. برای مثال، یک وسیله نقلیه الکتریکی، در مقایسه با یک وسیله نقلیه با موتور احتراقی، پنج برابر بیشتر به مواد معدنی استراتژیک نیاز دارد و یک توربین بادی، در مقایسه با یک نیروگاه گازی با همان ظرفیت، نیاز به هشت برابر مواد معدنی استراتژیک دارد. تمایل روزافزون در جهان به تولید «انرژی سبز» (باد، خورشیدی و زمینگرمایی) و راهحلهای ذخیرهسازی مرتبط میتواند منجر به تقاضای سه میلیارد تنی برای مواد معدنی و فلزات استراتژیک و افزایش ۵۰۰ درصدی تولید مواد معدنی استراتژیکی مانند گرافیت، لیتیوم و کبالت تا سال ۲۰۵۰ شود.
یکی از بزرگترین چالشها در زمینه مواد معدنی استراتژیک این است که تولید این مواد معدنی استراتژیک در چند کشور متمرکز است. برای مثال، بیش از۸۰ درصد از «Pt» را آفریقای جنوبی و زیمبابوه، بیش از ۷۵ درصد از کل «Li» را شیلی و استرالیا و حدود ۷۵ درصد از «Co» را کنگو تولید میکند. برای چند مواد معدنی بحرانی، یک کشور بیش از ۵۰ درصد تولید جهانی را کنترل میکند (برای مثال، چین برای عناصر نادر خاکی، استرالیا برای لیتیم، کنگو برای کبالت، آفریقای جنوبی برای پلاتین). ایران در حال حاضر در این زمینه تولیدات قابل قبولی ندارد و برای تأمین آنها نیازمند واردات از کشورهای دیگر است. بنابراین نیاز است که فعالیتهای گستردهای برای اکتشاف، استخراج و فراوری این مواد معدنی در کشور در دستور کار قرار گیرد تا علاوه بر شناسایی نیازهای بالقوه، برای نیازهای آتی صنایع ایران در این زمینه گامهایی مهم برداشته شود. تقاضای روزافزون برای مواد معدنی بحرانی میتواند ژئوپولیتیک جهانی را در بر گیرد و در آینده نزدیک به جنگهای تجاری منجر شود. بنابراین ایران، به عنوان کشوری مستقل و رو به توسعه، نیاز دارد که علاوه بر شناسایی منابع این مواد معدنی، برنامهای مدون برای تولید این محصولات بر اساس ظرفیتهای داخلی داشته باشد.
رویکرد توسعه زنجیره تامین
کشورهای دارای منابع مواد معدنی استراتژیک نیاز به سرمایهگذاری جدی در توسعه زنجیره تامین پایدار برای این مواد و ایجاد ظرفیت رشد برای آینده این صنعت دارند. شرکتهای دولتی در جهان نقش مهمی در ارزیابی منابع مواد معدنی استراتژیک و تامین مالی کنسرسیومهای صنعت و مراکز تحقیقاتی برای تحقیقات کاربردی و اساسی مربوط به مواد معدنی استراتژیک و عناصر نادر ایفا میکنند.
خوشبختانه، با اقدامات چند سال اخیر در ایمیدرو و واحدهای تابعه و عزم وزارت صمت در حرکت به سمت توسعه زنجیره ارزش مواد معدنی استراتژیک، پیشبینی میشود که با همافزایی بخشهای خصوصی و دولتی و دانشگاهها، پژوهشگاهها، مؤسسات تحقیقاتی و دانشبنیان، بتوان گامی موثر در شکوفایی صنایع مواد معدنی بحرانی و توسعه زنجیره تامین این مواد معدنی برداشت. این رویکرد ملی میتواند نتایج زیر را در بر داشته باشد و علاوه بر شناسایی ظرفیتهای موجود در کشور، منجر به کاهش مخاطرات مربوط به زنجیره تامین این مواد معدنی شود:
- ایجاد نوآوری علمی و پژوهشی و توسعه فناوریهایی که تامین مواد معدنی استراتژیک مورد نیاز کشور را تسهیل کند و وابستگی کشور در زمینه اکتشاف، استخراج، فراوری و بازیافت این عناصر را به حداقل برساند؛
- حمایت از صنایع معدنی، دانشگاهها و شرکتهای دانشبنیان به منظور ورود به زنجیره تامین عناصر استراتژیک از طریق نظارت، مدیریت و تامین بودجه پژوهشی مورد نیاز تولید دانش و توسعه فناوری در این حوزه و نیز صنایع پاییندستی و ایجاد ارزش افزوده تصاعدی در مصرف و کاربرد عناصر استراتژیک؛
- تقویت تواناییهای جدید برای تامین پایدار و کاهش چالشهای مرتبط با زنجیره تامین مواد معدنی استراتژیک.
انتهای پیام/
ثبت دیدگاه