با توجه به هدفگذاری توليد ۵۵ ميليون تن فولاد در افق ۱۴۰۴، يکی از مهمترين عواملی که میتواند زمينه تحقق چنين مهمی را فراهم کند، توسعه سرمايهگذاری در سراسر زنجيره فولاد اعم از صنايع بالادستی مانند گندله و کنسانتره تا صنايع پاييندستی همچون لوله و پروفيل فولادی است. در حال حاضر با توجه به عدم تامين ورق مورد نياز توليدکنندگان لوله و پروفيل فولادی از يک سو و ظرفيتسازی مازاد نياز داخل لوله و پروفيل از سوی ديگر، بسياری از واحدهای کوچکمقياس فعال در اين صنعت در مرز تعطيلی و يا ورشکستگی قرار گرفتهاند. همچنين تمايل شرکتهای بزرگ فولادی به سرمايهگذاری در توليد گندله، کنسانتره و آهن اسفنجی، بسيار بيشتر از توليد لوله و پروفيل است و بر همين اساس شاهد هدررفت سرمايهگذاریهای انجام شده در صنعت لوله و پروفيل هستيم؛ اين در حالی است که دولت ميتواند ضمن همکاری متقابل و سازنده با فعالان بخش خصوصی، زمينه سرمايهگذاری و توليد محصولات جديد و خاص فولادی را فراهم و از واردات نمونه مشابه خارجی آنها و همچنين خروج ارز از کشور جلوگيری کند که متاسفانه آن طور که بايد به اين مسئله طی ساليان اخير توجه نشده است. در همين راستا، خبرنگار پايگاه خبری و تحليلی «فلزات آنلاين» گفتوگويی با مسعود محجل امامی، مديرعامل شرکت صنايع ريختهگری سهند آذرين، يکي از شرکتهای زيرمجموعه گروه مهر سهند تدارک ديده است که متن کامل آن را در ادامه خواهيد خواند:
در خصوص تاريخچه و مزايای محصولات گروه مهر سهند توضيحاتی ارائه بفرماييد.
گروه مهر سهند با شروع فعالیت شرکت فولاد مهر سهند در سال ۱۳۸۶و با ظرفیت تولید۳۲۰ هزار تن انواع لوله، پروفیل و مقاطع فولادی، در استان آذربایجان شرقی آغاز بهکار کرد. در ادامه ضمن برنامهریزیهای دقیق و بهکارگیری از توان مهندسی بالا و نیروی انسانی متخصص و متعهد، شرکتهای تولیدی و بازرگانی به زیرمجموعه گروه اضافه شدند. شرکت صنایع ریختهگری سهند آذرین، یکی از شرکتهای زیرمجموعه این گروه است که سهام آن در حدود چهار سال قبل با هدف تولید انواع قطعات چدنی و فولادی مورد نیاز صنعت خودروسازی (سواری و تجاری)، ماشینآلات کشاورزی و تراکتور، جرثقیل، آب، برق، راهآهن و… خریداری شد و هماکنون در حال ارائه خدمات مطلوب به این صنایع هستیم. همچنین چهار شرکت معدنی زیرمجموعه گروه مهر سهند همچون شرکت معدنکاران کانی مهر سهند در زمینه اکتشاف، استخراج و فرآوری مشغول فعالیت هستند که در حال حاضر یکی از معادن آنها در آستانه بهرهبرداری است. در حوزه حملونقل و لجستیک، شرکت رسا سپهر و در حوزه بازرگانی، شرکت فولاد سلین والا به عنوان سایر زیرمجموعههای گروه مهر سهند در حال فعالیت هستند. دو شرکت در زمینه فرآوری قراضه مورد نیاز گروه و همچنین ارائه خدمات به مشتریان مختلف در تهران، اصفهان و تبریز مشغول به کار هستند. اشتغالزایی مستقیم گروه بالغ بر یک هزار نفر است و در استانهایی همچون تهران و کردستان در حال فعالیت هستیم. توسعه صادرات، از جمله اهداف مهم و بلندمدت گروه مهر سهند بوده و تولیدات ما به کشورهای منطقه از جمله عراق، آذربایجان، ارمنستان و حاشیه خلیج فارس صادر میشود؛ ضمن اینکه در سال گذشته موفق به صادرات برخی محصولات خاص به میزان محدود به کشورهای آفریقایی و اروپایی مانند دانمارک شدیم. ما از ابتدای فعالیت شرکت فولاد مهر سهند، بیشتر روی افزایش کیفیت محصولات تمرکز کردهایم؛ در حالی که استانداردهای محدودی برای صنعت لوله و پروفیل کشور در نظر گرفته شده بود، نسبت به تدوین ۶ استاندارد ملی این صنعت اقدام کردیم و عامل پیشرفت و بقا در صنعت لوله و پروفیل فولادی را کیفیت برتر تولیدات خود میدانیم.
توليدکنندگان لوله و پروفيل با چه چالشهايی در زمينه تامين مواد اوليه روبهرو هستند؟
واقعیت امر این است که علیرغم تولید محدود لوله و پروفیل فولادی در کشور، فعالان این صنعت باز هم با معضل تامین مواد اولیه مواجهند زیرا به دلیل نوسان نرخ ارز و شرایط دشوار واردات، هیچ توجیه اقتصادیای برای واردات ورق گرم وجود ندارد و عملا ارز کافی نیز به واردات مواد اولیه تخصیص نمییابد. تامین ورق گرم در داخل، محدود به سه شرکت فولاد مبارکه اصفهان، فولاد گیلان و نورد و لوله اهواز شده است که ورق تولیدی فولاد مبارکه در تناژ بالا، در تالار صنعتی بورس عرضه میشود و ورق تولیدی شرکتهای نورد و لوله اهواز و فولاد گیلان در تناژ کم، در بازار آزاد به فروش میرسد. عرضه مواد اولیه در بورس کالای ایران، همواره با مشکلاتی برای تامینکنندگان و تولیدکنندگان همراه بوده است که از جمله آنها میتوان به عدم مهندسی قیمت، قیمتگذاری غیرکارشناسانه و همچنین ایجاد رقابت بالای ۵۰ درصد که منجر به افزایش قیمت نهایی مواد اولیه میشود، اشاره کرد. ما مدتهای طولانی است که پیگیر خروج عرضه ورق از بورس کالای ایران و خرید مستقیم از شرکت فولاد مبارکه مطابق سالیان قبل هستیم اما متاسفانه هنوز به نتیجه مطلوب دست پیدا نکردهایم و بعید است که سیاستگذار با این درخواست موافقت کند.
تحليل و ارزيابی شما از وضعيت کنونی صنعت لوله و پروفيل فولادی در کشور چيست؟
شرایط صنعت لوله و پروفیل فولادی را میتوان به باتلاق تشبیه کرد؛ گویی که اگر از دور نگاه کنیم، همه چیز مناسب و وفق مراد به نظر میرسد اما زمانی که به آن نزدیک شده و خود را درگیر آن میکنیم، متوجه عمق فاجعه که ریشه در تصدیگری دولت دارد، میشویم. طبق آمار تا سال ۱۴۰۰، ظرفیت تولید لوله و پروفیل در کشور دو میلیون تن برآورده شده؛ در حالی که ظرفیتسازی آن تا سال ۱۴۰۰ حدود پنج میلیون تن بوده است. هماکنون حدود ۴۰۰ تا ۵۰۰ شرکت در زمینه تولید لوله و پروفیل فولادی مشغول فعالیتاند که با توجه به میزان نیاز به این محصولات، رقم بسیار بالایی محسوب میشود. با توجه به تعدد و افزایش چشمگیر تولیدکنندگان لوله و پروفیل، رقابت منفی ایجاد شده شرایط را بیش از پیش دشوار کرده است؛ بر همین اساس ما از طریق سندیکای تولیدکنندگان لوله و پروفیل فولادی ایران تلاش کردهایم وزارت صمت را مجاب به عدم صدور مجوز راهاندازی واحدهای جدید تولید لوله و پروفیل فولادی کنیم اما متاسفانه نتیجه مدنظر حاصل نشده و از آنجایی که سیاستگذار اعلام کرده است نمیتواند مانع سرمایهگذاری برای راهاندازی واحدهای جدید شود و با سایر بخشهای مرتبط مانند سندیکا نیز در این زمینه مشورت نمیکنـد، متاسفانه شاهد هدررفت سرمایههای هنگفتی در این زمینه هستیم.
چه عاملی سبب افزايش سرمايهگذاری در زمينه توليد لوله و پروفيل فولادی شده است؟
در حال حاضر حدود ۹۹ درصد تولیدکنندگان لوله و پروفیل فولادی را فعالان بخش خصوصی تشکیل میدهند. رانتی که دولت به اشتباه در برخی صنایع طی یک بازه زمانی کوتاهمدت ایجاد میکند، باعث ایجاد جذابیت مقطعی شده و سرمایهگذاران تصور میکنند که این جذابیت دائمی و در بلندمدت برقرار خواهد بود؛ در حالی که تجربه ثابت کرده که واقعیت چیزی غیر از این است. برای مثال زمانی که دولت به طور مستقیم در قیمتگذاری مواد اولیه مورد نیاز تولید محصولات فولادی دخالت میکند، سرمایهگذار حتی اگر مواد اولیه را خریداری و بدون تولید محصول و ایجاد ارزش افزوده نسبت به فروش مستقیم آن اقدام کند، باز هم به سود هنگفتی دست پیدا خواهد کرد. بنابراین در این میان تنها چرخه تولید مختل شده و این تولیدکننده واقعی است که از ایجاد رانت موقتی آن هم در کوتاهمدت بیشترین آسیب را میبیند. لازم به ذکر است شرایطی در صنعت لوله و پروفیل فولادی حاکم شده که برخی محصولات از چرخه تولید خارج شدهاند. برای مثال با توجه به سلیقه مشتری و کاربردهای متنوع،« UPVC» و در و پنجره آلومینیومی جایگزین در و پنجره فولادی که طی سالهای گذشته بسیار رایج بود، شده است. از طرفی، هزینههای مرتبط با ساختوساز به قدری طی سالیان اخیر افزایش یافته است که استفاده از در و پنجره آهنی مقرون به صرف نیست؛ ضمن اینکه متاسفانه فرهنگسازی لازم در زمینه مصرف انواع محصولات به ویژه لوله و پروفیل صورت نپذیرفته است. همچنین میزان مصرف لوله و پروفیل در کشور به دلیل صنعتی نشدن برخی از ساختوسازها و توقف فعالیتهای عمرانی در کشور کاهش یافته است. برای مثال، صادرات لوله و پروفیل ساخت داخل به کشور قطر در راستای ساخت و بهرهبرداری از ورزشگاههای جدید در زمان برگزاری جام جهانی فوتبال افزایش یافت. حال این سوال مطرح است که آیا وزرشگاه جدیدی طی چند سال اخیر در کشور ما به بهرهبرداری رسیده است؟ آیا فرودگاه جدیدی در سطح کشور تجهیز شده و یا راهاندازی شده است؟ در حالت کلی باید اظهار داشت که شرکتهای بزرگ و قدیمی که از تجربه، دانش و تکنولوژی لازم و کافی در این صنعت برخوردارند، به درستی مسیر خود را طی کرده و در حال فعالیت هستند اما شرکتهای جدید که حداقل به یک بازه زمانی سه تا چهار ساله برای ثبات در بازار نیازمندند، نه تنها طی این مدت به سودآوری دست پیدا نمیکنند بلکه عملکرد شرکتهای قدیمی را هم تحت تاثیر قرار داده و در نهایت تعطیل و یا ورشکسته میشوند. متاسفانه این دوره تسلسل دائما در حال تکرار است و هیچ گوشی هم شنوای این معضلات نبوده و سرمایهگذاریهای جدید در این عرصه نیز هدر میرود؛ این در حالی است که صنایع جدید و نوپای فراوانی در کشور وجود دارد که میتوان نسبت به سرمایهگذاری در آنها و ایجاد ارزش افزوده و جلوگیری از واردات نمونه مشابه خارجی و در نهایت خروج ارز از کشور اقدام کرد. ریل آسانسور و لوله و پروفیل استیل، از جمله محصولاتی هستند که میتوان سرمایهگذاریهای لازم جهت تولید آنها در داخل را انجام داد که متاسفانه هنوز اقدامات کارشناسانه در این زمینه انجام نشده و زمینه سرمایهگذاری آن توسط سیاستگذار که همان دولت است، فراهم نشده است.
با توجه به فرارسيدن روزهای گرم سال و آغاز سهمينهبندی برق صنايع، با چه مشکلاتی در اين زمينه مواجه هستيد؟
چالش قطعی برق تنها مختص به تولیدکنندگان لوله و پروفیل فولادی نیست و تمامی فعالان صنعتی با این مشکل در فصل تابستان دست و پنجه نرم میکنند؛ در حالی که طبق قرارداد، دولت موظف به تامین برق پایدار شهرکهای صنعتی است و نباید هیچ گونه وقفهای در تولید شرکتهای فعال در این شهرکها به دنبال قطعی برق رخ دهد اما متاسفانه شاهد تکرار این معضل در روزهای گرم هر سال هستیم. فعالان صنعتی و تولیدکنندگان بخش خصوصی این موضوع را که کشور با کمبود برق مواجه است و بر همین اساس برق صنایع باید در فصل تابستان سهمیهبندی شود را پذیرفتهاند و تنها توقع آنها از دولت و بخشهای ذیربط این است که قطعی برق کاملا برنامهریزی و زمانبندی شده باشد. در همین راستا کارشناسان سازمانهای مرتبط باید هماهنگیهای لازم با تشکلهای مربوطه را داشته باشند تا مشکل کمتری متوجه صنایع مختلف به ویژه فولاد شود. برای مثال، سال پیش اعلام شد که صنایع فولادی مجاز به فعالیت با ۵۰ درصد ظرفیت خود هستند. باید توجه داشت که تولید با ۵۰ درصد ظرفیت در یک روز معنا ندارد و شما یا میتوانید کل روز را تولید کنید و یا ناچار به توقف فعالیت خود در آن روز هستید. بنابراین اینکه تولید در یک روز مشخص کاری متوقف شود، به صرفهتر و معقولانهتر از تولید با ۵۰ درصد ظرفیت است. بر همین اساس شرکتهای فعال در شهرکهای صنعتی استان آذربایجان شرقی یک روز کامل کاری در یک هفته در تابستان سال گذشته را تعطیل کردند و خوشبختانه با درایت بخش خصوصی و تشکلهای مرتبط، مشکل چندانی متوجه آنها نشد. البته انتقاداتی نسبت به قیمتگذاری برق نیز وجود دارد و شرکتهایی که میزان مصرف آنها بالاست، با مشکلاتی در این زمینه مواجهند. از طرفی، نه تنها قیمت برق بلکه قیمت سوخت نیز ثبات نداشته و مشخص نیست؛ برای مثال، ما سال گذشته نسبت به خرید سوخت (گازوئیل) لیفتراک با توجه به سهمیه و قیمت مصوب اقدام و محصول خود را تولید کردیم و به فروش رساندیم اما در کمال تعجب ۹ ماه بعد ابلاغ شد که بر اساس تصویب هیئت دولت، شما موظف به تسویه با قیمتی چند برابر آن هستید. ما پیگیریهای لازم جهت رفع این مشکل را در ستاد تسهیل استان انجام دادیم اما متاسفانه علیرغم تعجب همگان، به نتیجه مد نظر دست پیدا نکردیم و ناچار به پرداخت مابهالتفاوت آن پس از ۹ ماه شدیم!
توقع شما به عنوان يک فعال بخش خصوصی از دولت چيست؟
استان آذربایجان شرقی، پایتخت فعالان بخش خصوصی در سطح کشور بوده و بیش از ۹۹ درصد صنعت استان، به بخش خصوصی واگذار شده است. انتظار ما از دولت این است که در برخی حوزهها اصلا ورود نکند و تنها به عنوان کاتالیروز و تنظیمگر در این بخشها حضور داشته باشد. نه تنها خواسته ما بلکه تمامی فعالان بخش خصوصی طی سالیان اخیر این بوده است که دولت، هیچ دخالتی در امور مرتبط با این بخش نداشته باشد و اجازه دهد که بخش خصوصی مسیر خود را طی کند اما کو گوش شنوا و متاسفانه همچنان شاهد تصدیگری دولت در تمامی بخشها به ویژه بخش خصوصی هستیم.
چشمانداز صنعت لوله و پروفيل فولادی در کشور را چگونه ارزيابی میکنيد؟
اگر تغییرات بنیادین و اساسی در فرهنگ مصرف و همچنین بهکارگیری دانش و تکنولوژی روز تولید ایجاد نشود، شرکتهای کوچکمقیاس در آینده نزدیک از عرصه رقابت خارج خواهند شد و عملا تولید لوله و پروفیل فولادی محدود به چند شرکت بزرگ میشود. از طرفی، این شرکتها بیشتر به دنبال سرمایهگذاری در سایر بخشهای زنجیره اعم از گندله، کنسانتره و نورد گرم هستند و بر همین اساس نمیتوان آینده روشنی برای صنعت لوله و پروفیل فولادی متصور شد.
ثبت دیدگاه