چرخه مدیریت بحران در یک مجموعه یا در یک سازمان شامل چه مراحل و بخشهایی است؟
اساسا هر انحرافی از وضعیت تعادل عمومی یک سازمان میتواند تبدیل به بحران شود. غیرمترقبه بودن بحران از خصوصیات اساسی آن است. اتفاقات غیرمترقبه طبیعی، مشکلات احتمالی در تولید و بهرهبرداری و نیز بحرانهای اقتصادی ممکن است در یک سازمان اتفاق بیفتند. برای حل این بحرانها، در ابتدا باید سطح آستانه تاثیر و زمان احتمال وقوع آن پیشبینی شده باشد. اکثر بحرانها بدون علامت هستند و ممکن است هیچ تحقیق و برنامهریزی مناسبی برای رفع آنها صورت نگرفته باشد.
اصل ابتدایی مدیریت بحران، ضرورت پیشبینی حوادث و بحرانهای احتمالی است. سازمان باید قدرت تشخیص و پیشبینی رویدادهای بحرانی را داشته باشد؛ یعنی آگاه باشد که چه اتفاقاتی ممکن است منجر به وقوع یک بحران شوند. پس از پیشبینی، در گام دوم، باید آمادگی لازم برای رویارویی با بحرانهای مختلف کسب شود. بحرانهای مختلف ممکن است حیات یک سازمان و چرخه سودآوری آن را در خطرِ آسیب قرار دهند یا بخشی از عملکرد سازمان مثل تولید یا پروژه را مختل کنند. کسب آمادگی لازم برای مواجه شدن با بحران و رفع آن بر عهده سازمان است. پس از پیشبینی و کسب آمادگی، مرحله اصلی، مدیریت بحران است. بحرانها ممکن است فعالیتهای کلیدی یک سازمان را تحت تاثیر قرار دهند. در همه سازمانها باید تیم مدیریت بحران تشکیل شود تا این تیمها در حوزههای مختلف، سناریوهای بدترین حالتِ ممکن را مطالعه و شناسایی کنند تا متناسب با آن سناریوها، روشهای اجرایی استانداردی طراحی و پیادهسازی شوند.
امروزه در دنیا موسساتی پیشرو در حوزه مدیریت بحران وجود دارند که در زمینه تحلیل مدلهای مدیریت بحران کار میکنند. طبق تحلیلها، پنج مرحله استاندارد وجود دارد که بهترتیب، شناسایی و ردگیری علائم بحران، ایجاد آمادگی و پیشگیری، مهار تاثیرات بحران، بهبود شرایط بهوجودآمده، پایدار کردن وضعیت سازمان و در نهایت، یادگیری است. طبقهبندی این پنج اقدام، مدلهای مختلف مدیریت بحران و چرخه مدیریت بحران را تشکیل میدهد. برنامه مدون، تشکیل تیم مدیریت بحران و در نهایت آموزشهای لازم به مدیران و پرسنل در نوع واکنشها در برخورد با بحرانها اثرگذار هستند.
اصلیترین بحرانها و چالشهای شرکتهای پیمانکاری در ایران را چه میدانید؟
در ایران، چالشهایی نظیر تحریم، تامین تدارکات، پشتیبانی پروژهها و بحرانهای اقتصادی وجود دارد که ممکن است هر پروژهای را تحتالشعاع قرار دهد. در بحران ارزی، شریانهای تامین ارز مسدود میشوند و دسترسی به ارز برای تامین کالاهای مورد نیاز پروژهها در شرایط بحرانی قرار میگیرد. در شرکتهای پروژهمحور، بخش زنجیره تامین و بازرگانی و تدارکات، با یک نگاه بسیط، باید همیشه یک برنامهریزی ثانویه برای مواقع بحرانی داشته باشند تا بتوانند در کوتاهترین زمان ممکن و با کمترین ریسک، نیازمندی پروژهها را تامین کنند.
در شرکتهای پیمانکاری و پروژهمحور، جنس بحرانها متناسب با نوع پروژهها و زمانبندی پیمانکاری، متفاوت است. با توجه به شرایط تحریمی، بسیاری از شرکتهای صاحب تکنولوژی از کشور رفتند و این یکی از اصلیترین چالشهای شرکتهای پیمانکاری است. با تعمیق تحریمها و نیازمندی به دانش و تکنولوژی در شرکتهایی مثل شرکت کانی مس، باید برای رفع این خلأ اقدام شود. با توجه به اهمیت کیفیت مطلوب انجام پروژه برای کارفرمایان، لازم است شرکتهای پیمانکار این نگرانی را برطرف سازند و بخشهای مختلف پروژه را از حیث کمّی و کیفی، متناسب با کیفیت مورد نظر، به سرانجام برسانند.
برای مثال، شرکت کانی مس در پروژه خاتونآباد، به رغم خروج شرکت صاحب تکنولوژی از پروژه، توانست با اتکا به دانش فنی مهندسان داخلی و توانمند شرکت، با بومیسازی همین تکنولوژی، پروژه را به بهترین شکل به سرانجام برساند. تحریمها از این جنس محدودیتها را ایجاد میکنند که گاهی در پروژهها به بحران تبدیل میشوند.
مشکلاتی از این جنس در بخش تامین بسیار بیشتر است. ممکن است تجهیزی تبدیل به قرارداد خارجی شود، اما طرف خارجی تلاشی برای تامین آن نکند و قرارداد را معلق نگه دارد. در موارد مختلف، به دلیل شرایط تحریمی، ارتباطات رسمی و مکاتبات فنی و مهندسی در محدودیتاند و برخی از شرکتها و عرضهکنندگان خارجی حاضر به ارتباط مستقیم با پیمانکار داخلی نیستند. این مسئله باعث میشود فرایند گردش اطلاعات فنی و مهندسی بالا برود و زمان پروژه به خطر بیفتد. دو عامل کلیدی اجرای موفقیت پروژه، زمان و هزینه هستند. بهعلاوه، قطعا عامل کیفیت و مطلوبیت هم تعیینکننده است و این مثلث باید تامین، تسریع و تسهیل شود.
در شرایط کنونی، شرکتهای پیمانکاری کشور با چه چالشهایی در زمینه عقد قراردادها مواجه هستند؟
به دلیل ماهیت پیمانکاری، متاسفانه گاهی کارفرمایان قراردادهایی یکطرفه با پیمانکار وضع میکنند. مشکلات قرارداد و به دنبال آن موضوع سود و زیان سالانه آنها امروز یکی از بحرانهای شرکتهای پیمانکاری محسوب میشوند. کارفرما باید سود پیمانکار را در یک قرارداد منصفانه تضمین کند، مخصوصا در شرایط فعلی که فاکتورهای بازدارنده بسیاری در زمینه سوددهی وجود دارند.
در برخی از پروژهها، کمترین آوردهای برای پیمانکار وجود ندارد، به طوری که شرکت برای مدیریت بحرانها و حفظ تداوم پیشرفت پروژه مجبور میشود بخش قابلتوجهی از سود خود را از دست بدهد. برخی از پروژهها اصولا یک خطر برای چرخه کسبوکار پیمانکار محسوب میشوند که ممکن است موجب شود تا شرکتها در طول زمان، بخشی از انرژیای که باید صرف دانش، تحقیق، توسعه و جذب نیروهای نخبه شود را از دست بدهند و تبدیل به پیمانکارهایی سطحی شوند که در زمان مواجهه با مشکلاتی از جنس دانش فنی و تکنولوژیک، ناتوان عمل میکنند.
شرکتهای پیمانکاری، از جمله کانی مس، با توجه به توانایی بالایشان در بخش مهندسی، میتوانند پروژههای ساخت را بسیار قویتر از سایر سازندهها انجام دهند و با ایجاد چرخه شرکتهای «OEM»، با بسیاری از بحرانهای تامین و ساخت به بهترین شکل ممکن مقابله کنند.
مقوله مدیریت بحران از چه جایگاهی در سیاستها و برنامههای شرکت کانی مس برخوردار است؟ لطفا توضیحاتی پیرامون رویکرد این شرکت در زمینه مدیریت بحرانهای احتمالی ارائه بفرمایید.
اصلیترین راهکارهای حل چالشهای مدیریت بحران در سطح کلان شامل مدیریت کلان مجموعه و آموزش مدیران در حوزههای خود و اِشراف بر بحرانهایی است که در حوزه کار با آنها روبهرو هستند. در بخش بازرگانی، شرکت کانی مس در شش ماه گذشته یک تغییر رویکرد کلان برای مواجهه با بحرانهای حوزه تامین و تدارک پروژهها به وجود آمد که با اثرگذاری مثبت در این حوزه، منجر به این شد که در نهایت، نسبت به سال گذشته و نسبت به تعیین تکلیف و تامین تجهیزات و کالاهای مورد نیاز اعم از خرید، تشریفات قانونی مناقصهها و همچنین مناقصههای منجر به ساخت، پیشرفت ۴۹ درصدی در این حوزه داشته باشند. در گذشته، مدت پاسخدهی وندرها به یک استعلام قیمت معمولا قابلاتکا بود؛ یعنی در فرایندی یکهفتهای، حتی پیشفاکتور اعلامی هم اعتبار داشت. اما اعتبار قیمت، به دلیل نوسانات ارز، به حدی کاهش یافته که ممکن است کالا در یک روز چند بار تغییرات قیمتی داشته باشد.
برای ثباتبخشی به زنجیره تامین پروژهها، توسط یک برنامهریزی جدید برای شناسایی مشکلاتی که ممکن است تبدیل به بحران شوند و بهرهبرداری یک پروژه را با مشکل مواجه کنند، یک مدل مولتیدیسیپلین در بخش بازرگانی مجموعه اجرا شده است، به این ترتیب که همه کارشناسان، متناسب با حوزه تخصصی خود، کار تامین را انجام دهند و همین کار باعث شدت گرفتن و ثباتبخشی به زنجیره تامین پروژهها و کاهش تاخیر شده است.
در گذشته، متوسط بیست روز زمان برای توزیع بسته و درخواستها بین بخشهای مختلف بازرگانی وجود داشت که این فاصله به یک روز کاهش پیدا کرده است. در بخش ساخت هم یک برنامهریزی منسجم برای ارتقای مدل ساخت شکل گرفته، به این صورت که با ساماندهی شرکتهای خوشنام و دارای توان تولید و دانش فنی بالا، یک شبکه متشکل از شرکتهای «OEM» طراحی شده است. برنامهریزی ویژهای انجام شده است تا در بخشی از پروژههای ساخت، حوزه بازرگانی با همکاری حوزه فنی و مهندسی برای تامین مواد اولیه مورد نیاز و تجهیزات اقدام کند تا بخش مهندسی و ساخت بتواند در فضاهای کارگاهیِ در حال تعبیه در پروژههای مختلف، مخصوصا در استان کرمان، یک مجموعه چابک، قابلاتکا و توانمند در بخش ساخت به مجموعه اضافه کند.
مدل قبلی تامین و ساخت، به شکلی که صرفا به سفارش خرید یا سفارش ساخت انجام میشد، مشکلاتی را به همراه داشت، اما امروز شرکت کانی مس، به عنوان عضوی از خانواده بزرگ مس، میتواند به عنوان یک شرکت اصلی مدیریت و ساماندهی، بخش ساخت را به عهده بگیرد و با بهرهمندی از شبکه شرکتهای گسترده و «OEM» در کشور، بتواند تمام پروژههای مس را پاسخگو باشد. در حال حاضر، اگر در پروژهای یک تجهیز برای ساخت ارسال شود، بحرانهای احتمالی مختلف در شکلگیری برنامه «OEM» به حداقل میرسد و سرعت پاسخگویی به درخواستهای شرکت ملی صنایع مس ایران، هم در حوزه ساخت و هم در حوزه تامین، به کمترین زمان ممکن کاهش مییابد.
توسعه بخش تحقیق و توسعه (R&D) نیز یکی از رویکردهای اصلی شرکت کانی مس محسوب میشود. وجود بخش «R&D» مواجهه با بحرانهای تامین و تدارک را به حداقل خواهد رساند. همچنین نگاه ویژه به بخش لجستیک زنجیره تامین هم یکی از برنامههایی است که اثرگذاری شرایط تحریمی و بحرانهای مترتب در بخش تحریم را در زنجیره تامین به حداقل برساند. این برنامه یک مدل مترقی و قابلاتکاست که در آن دانش فنی به اشتراک گذاشته میشود و شرکتهایی مثل شرکت کانی مس، که در بخش تامین، تدارکات، ساخت و مهندسی تجربیات عمیقی دارند، تجارت خود را به اشتراک بگذارند.
موضوع بعدی، چابکسازی در شرایط بحران است؛ اینکه تصمیمات با کمترین خطا اتخاذ شوند و تعهدات پیمانکاری شرکت کانی مس با کمترین انحراف و با بیشترین میزان رضایتمندی کارفرما در سال آتی شکل بگیرد. این مسئله نیازمند اعتماد ویژه به مجموعه شرکت کانی مس به عنوان یک شرکت دانشمحور و مهندسی است که در پروژههای بزرگتر سهم بالایی را داشته باشد و بخشی از آورده خود را در راستای منافع بازنشستگان و سهامداران مس در داخل گروه بزرگ مس صرف کند و مدل کسبوکار خود را ارتقا دهد.
بحران تامین مالی در شرایط فعلی یکی از مهمترین بحرانهای پروژههای کانی مس است. در گذشته، چشمانداز دقیق و برآورد کاملی از تامین مالی مورد نیاز پروژهها به این شکل وجود نداشت. امروز، با اجرای مدلهای پیشرفته بخش بازرگانی و اقتصادی، برآورد کاملی از نیاز به منابع در شرکت به وجود آمده است و با یک چشمانداز قابلاتکا و مستند، برای اتمام پروژهها اقدام میشود. در حال حاضر، یکی از بزرگترین معضلات تامین منابع و موثر کردن قراردادهای سفارش ساخت، تامین و مهندسی است.
در پایان، امید میرود که شرکت کانی مس، با یک ارتقای درونی و یک مدل تعالی رشد به عنوان یک شرکت پیشرو در مواجهه با فشارها و تنشهای مختلف در فضای اقتصادی کشور، بتواند ماموریتهای محوله و رسالتی که برای آن در سه حوزه تامین، تدارک و ساخت در نظر گرفته شده است را با دو فاکتور کلیدی کاهش هزینه و زمان و افزایش کیفیت و تعمیق دانش ساخت برای شرکت مس و کارفرما انجام دهد. امیدواریم که هر روز شاهد پیشرفت و ارتقای این شرکت باشیم.
انتهای پیام/
ثبت دیدگاه