در عصر حاضر، تغییرات سریع محیطی و امکانناپذیر بودن پیشبینیهای دقیق، شرایط جدید و پیچیدهای را برای سازمانها و بنگاههای اقتصادی به وجود آورده است. این تغییر و تحولات پیچیده و پرتلاطم سازمانها را در محیطی سرشار از تغییر، عدم اطمینان، پویایی و پیچیدگی قرار میدهند. چنین شرایطی سازمانها را ناچار میسازد تا به منظور ادامه بقا، آمادگی لازم برای تغییرات محیطی را داشته باشند. در این مسیر، توانایی مواجهه با چالشهای درونی و بیرونی امری ضروری به نظر میرسد و ایجاد تغییرات مطلوب، اصلیترین عامل بقای سازمانها و بنگاههای اقتصادی به شمار میرود. آمادگی برای تغییر سازمانی یکی از مهمترین عناصری است که اجرای اثربخش این تغییرات را تحت تاثیر قرار میدهد. هیچ سازمان و بنگاه اقتصادیای در برابر تحولات پیشِرو ایمن نیست و چگونگی پاسخگویی به شوکهای ناگهانی بر ادامه فعالیت آنها در فضای کسبوکار تاثیر مستقیم خواهد داشت.
یک تحقیق معتبر چهار عامل را برای آمادگی در مقابل تغییرات مطرح میکند که عبارتاند از رفتار و تفکر مدیران، عوامل سیستمی، عوامل ذهنی و عوامل مربوط به فناوری اطلاعات. این عوامل میتوانند تاثیر عمدهای بر موفقیت سازمانی در مواجهه با تغییرات داشته باشند: نخست، این عوامل میتوانند ترس و التهاب فردی و سازمانی را در زمان اجرایی کردن تغییر به دنبال داشته باشند؛ دوم، میتوانند موجب فشارهای سیستماتیک برای اجرا نشدن تغییرات لازم شوند؛ سوم، ممکن است عدم اطمینان و احساس ناتوانی در حمایت و پشتیبانی از تصمیم اتخاذشده را در پی داشته باشند؛ چهارم، ابهام مربوط به سیستمهای اطلاعاتی و ناهماهنگی بخشها و قسمتهای مختلف سازمان دستیابی به موفقیت را با اختلال مواجه میکند(کاتر و کوهن، ۲۰۰۲).
ده مولفه سنجش میزان آمادگی برای تغییر در سازمانها شامل موارد زیر است:
- بررسی بازارهای هدف؛
- تنوع اقتصادی؛
- باز بودن اقتصاد؛
- نوآوری؛
- تحقیق و توسعه؛
- محیط کسبوکار؛
- فرایندهای مالی؛
- حملونقل و زیرساخت؛
- ثبات بنگاه؛
- تکنولوژی.
صنعت فولاد و تحولات پیشِرو
در گذشته، اغلب شرکتها راهبرد بازسازی و مهندسی مجدد را در پاسخ به چالشها و تغییرات محیطی انتخاب میکردند، گرچه این رویکردها همیشه موفق و ثمربخش نبودند. اما امروزه بسیاری از سازمانها و بنگاههای اقتصادی با شرایط ناپایدار و نامطمئنی روبهرو هستند که به دلیل نوآوریهای فناورانه، تغییر عوامل محیطی و نیازهای در حال تغییر ذینفعان، شدت یافته است. این وضعیت بحرانی موجب اصلاحات عمدهای در چشمانداز راهبردی سازمان، اولویتهای کسبوکار و بازبینی مدلهای سنتی و حتی مدلهای نسبتا معاصر شده است. به عبارت دیگر، میتوان گفت که سیاستها و راهکارهای گذشته دیگر قابلیت و توانایی خود برای مقابله با چالشهای سازمانی و محیط بیرونی را از دست دادهاند یا بهتر است با رویکردها و دیدگاههایی جدید جایگزین شوند. از این رو، یکی از راههای پاسخگویی به عوامل تغییر و تحول سازمانی، چابکی است. در واقع چابکی پارادایم جدیدی برای مهندسی سازمانها و بنگاههای رقابتی به شمار میآید. از یک طرف، نیاز به این پارادایم جدید، مبتنی بر افزایش ضریب تغییر در محیطی است که بنگاهها و سازمانها را وادار به پاسخ متفکرانه و معقولانه به تغییرات میکند و از طرف دیگر، بازارها و مشتریان خواهان محصولات باکیفیت، ارزانقیمت، متناسب با سلایق خود و دسترسی سریع به آنها هستند. از این رو، چابکی میتواند پیروزی و موفقیت در کسب سود، سهم بازار و جذب مشتریان در بازارهای رقابتی را به همراه داشته باشد(جعفرنژاد و شهائی، ۱۳۸۶).
موارد زیر اصلیترین تغییرات و تحولات مهم و تاثیرگذار بر صنعت فولاد در سطح داخلی و خارجی هستند:
- تغییراتِ حاصل از انقلاب صنعتی چهارم و پیشرفتهای عجیب در فناوری مانند تعاملات میان انسان و ماشین، ارتقای سطح اتوماسیون فرآیندها، اندازه و شکل کارخانهها و تکنولوژی روز؛
- تغییرات قابلتامل در زنجیره تامین مانند کمیت، کیفیت، تنوع و سرعت تامین مواد اولیه و مصرفی، قطعات یدکی و تجهیزات؛
- توسعه سبد محصولات فولادی با تمرکز بر تولید فولادهای خاص و کیفی؛
- تغییرات حوزه انرژی مانند استفاده از انرژیهای سبز، تجدیدپذیر و غیرفسیلی؛
- تحولات حوزه حملونقل و مکانیسمهای انتقال و جابهجایی؛
- تغییرات زیستمحیطی و اقلیمی؛
- پیشرفتهای سریع در امر اکتشاف و استخراج مواد معدنی؛
- تحول در سیستمهای اطلاعاتی و یکپارچهسازی فرآیندها؛
- تغییر در تعاملات بینالمللی (تبادلات ارزی، تامین منابع مالی، صادرات و واردات، تامین از خارج، حملونقل جهانی)؛
- تغییرات سریع و مکرر در قوانین، مقررات، دستورالعملها و رَویههای داخلی؛
- تغییرات فضای کسبوکار ناشی از پاندمی کرونا.
فولاد خوزستان و ارتقای آمادگی
شرکت فولاد خوزستان، به عنوان بزرگترین عرضهکننده شمش فولادی در کشور، با توجه به داشتن تعداد زیاد کارکنان، ساختار سازمانی گسترده، فرآیندهای متعدد و استراتژیهای گوناگون در سطوح مختلف، با چالشهای بسیاری در حوزههای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، تکنولوژیک، قانونی، فرهنگی و زیستمحیطی روبهروست. بنابراین بهکارگیری معیارهایی برای تعیین چگونگی پاسخگویی به تحولات در حوزههای فوق اجتنابناپذیر محسوب میشود و به منظور تداوم فرآیند کسبوکار شرکت و تضمین آیندهای پایدار، ضروری است. در این زمینه، با نگاهی گذرا به شاخصهایی از قبیل مدت زمان فعالیت شرکت، میزان تولید طی سالیان متمادی، طرحهای توسعه اجراشده و در دست اجرا، میزان فروش و سود سالیانه، ارزش سهام و بازار شرکت، میزان صادرات و جوایز، گواهینامهها، لوحها و موفقیتهای کسبشده، میتوان بهخوبی دریافت که شرکت فولاد خوزستان جزو شرکتهای برتر کشور در فضای کسبوکار داخلی و خارجی به شمار میآید که این خود حاکی از آن است که شرکت مذکور بهخوبی توانسته در پاسخگویی به تغییرات، هوشمندانه عمل کند.
شرکت فولاد خوزستان، برای ارتقای سطح آمادگی خود به منظور مواجهه با تغییرات سریع و تقریبا پیشبینیناپذیر محیط کسبوکار، بر قابلیتها و توانمندیهای رقابتی مهمی متمرکز شده است که از طریق آنها تاکنون توانسته است اهداف خود را بهخوبی محقق سازد. این قابلیتها چهار عنصر اصلی را در بر میگیرند که مبنای حفظ و توسعه چابکی شرکت به شمار میروند.
پاسخگویی: به توانایی تشخیص تغییرات و واکنش سریع و بهرهجویی از آنها اشاره دارد. مولفههای این قابلیت عبارتاند از:
- حسگری، ادراک و پیشبینی تغییرات؛
- واکنش سریع به تغییرات به محض اثرگذاری آنها بر سیستم؛
- بهرهگیری و بهبود از طریق تغییرات.
شایستگی: بر توانایی کسب اهداف و مقاصد سازمان دلالت میکند و مجموعه گستردهای از تواناییهاست که بهرهوری، کارایی و اثربخشی فعالیتها به منظور نیل به اهداف استراتژیک سازمان را فراهم میآورند. گزینههای زیر ساختار این قابلیت را شکل میدهند:
- برنامهریزی استراتژیک؛
- فناوری (نرم و سخت) مناسب یا توانایی فناورانه کافی؛
- کیفیت محصولات؛
- اثربخشی از نظر هزینه؛
- مدیریت تغییر؛
- داشتن کارکنان بادانش، شایسته و توانمند؛
- کارایی و اثربخشی عملیات؛
- همکاری درونی و بیرونی؛
- یکپارچگی و انسجام.
انعطافپذیری و قابلیت سازگاری: عبارت است از توانایی برای جریان دادن به فرایندهای مختلف، پردازش محصولات متفاوت و کسب اهداف مختلف، با استفاده از امکانات و تسهیلات یکسان. این قابلیت مشتمل بر گزینههای زیر است:
- انعطافپذیری در حجم محصول؛
- انعطافپذیری در الگو یا پیکره محصول (تنوع)؛
- انعطافپذیری ساختاری و موضوعات بحثبرانگیز سازمانی.
سرعت: عبارت است از توانایی انجام وظایف، عملیات و فعالیتها در کمترین زمان ممکن. مؤلفههای این قابلیت عبارتاند از:
- عرضه بهموقع و سریع محصولات به بازار؛
- سرعت و حد زمانی تحویل یا ارسال محصولات؛
- دوره سریع انجام عملیات.
در این میان، شرکت فولاد خوزستان برای مواجهه با تغییرات و تحولات از نظامها و ابزارهای مدیریتی قدرتمندی استفاده میکند، مانند مدیریت استراتژی، مدیرت ریسک، برنامهریزی سناریو، مدیریت فرآیندهای کسبوکار، مدیریت دانش، مدیریت عملکرد، مدیریت کیفیت و مدیریت تکنولوژی. این امر به سازمان اجازه میدهد که با ناپایداری محیط فعالیتش منطبق شود و میزان آمادگی خود در مقابل تغییرات را افزایش دهد.
انتهای پیام/
ثبت دیدگاه