افزایش حجم عظیم اطلاعات و تنوع بسیار زیاد منابع اطلاعاتی، تبدیل اطلاعات به دانش را به یکی از مباحث اصلی در همه حوزههای علمی در سطح جهان تبدیل کرده است. تفاوت اصلی اطلاعات و دانش در این است که اطلاعات، دادههای تئوریکِ پردازششده موجود در اینترنت، کتابها و… هستند که با پیشرفت فناوری اطلاعات برای همگان در دسترس قرار گرفتهاند، اما دانش، درک، آگاهی یا شناختی است که از اطلاعات برداشت میشود و ممکن است هر شخص به درک متفاوتی از اطلاعات موجود برسد. با اشتراکگذاری برداشتهای متفاوتی که هر شخص از اطلاعات پیرامون درک میکند نیز میتوان دانش جدیدی خلق کرد. در حقیقت میتوان گفت که دانش در ذهن افراد شکل میگیرد. به دانشی که در ذهن افراد وجود دارد بهاصطلاح «دانش ضمنی یا ناملموس» نیز گفته میشود. بسیاری از افراد از ویژگیهای ذاتی منحصربهفردی برخوردار هستند که ممکن است این ویژگیها کمک زیادی در به انجام رساندن کارها به بهترین شکل کنند. در حقیقت این توانایی در شخص همان دانش ناملموس وی است. پیادهسازی سیستمی به منظور مدیریت دانش میتواند با شناسایی دانش ضمنی، آن را به دانش صریح تبدیل کند. با آشکار شدن دانش، دیگران نیز میتوانند از آن بهرهمند شوند. همچنین میتوان این دانش را با همفکری، تکمیل و قابلاجرا کرد و با در اختیار گذاشتن بین سایر اعضای سازمان، بازدهی کلی مجموعه را بالا برد. با توجه به اهمیت بهره بردن از دانش و اطلاعات افراد باتجربه، لازم است تا نظام مدیریت دانش، افراد متخصص و ماهر را شناسایی و دانش آنها را به شکلی قابلدسترس و قابلاستفاده تبدیل کند.
از دیگر رویکردهای مدیریت دانش میتوان به فراهم آوردن امکان سازماندهی و ثبت دانش در یک سیستم اشاره کرد. در یک بازه زمانی ممکن است دانش جدیدی در برخورد با یک مشکل و یا تعمیر ماشینآلات یا استفاده از تجهیزات جدید و… در سازمان تولید شود. ثبت این اطلاعات کمک میکند تا در صورت برخورد مجدد با مشکل، بتوان از راهکارهای قبلی استفاده و از دوبارهکاری اجتناب کرد. افرادی نیز که بهتازگی به سازمان پیوسته باشند میتوانند از این اطلاعات استفاده کنند.
با ایجاد انگیزه و تعیین پاداش به منظور اشتراکگذاری دانش، میتوان افراد را تشویق به تسهیم دیگران در دانش خود کرد. بسیاری از افراد سهیم شدن دیگران در دانش و مهارتهای خود را تهدیدی در فضای رقابتی میدانند و تمایلی به اشتراکگذاری دانش خود ندارند. باید این اطمینان را در کارمندان ایجاد کرد که اندیشههای خلاقانه خود را بدون ترس از انتقاد یا قضاوت بیان کنند. بهتر است کارمندان را به داشتن انتقاد در مورد تصورات پذیرفتهشده در سازمان تشویق کرد و یک فضای دوستانه به منظور صحبت درباره شرایط کار فراهم ساخت.
اجرای مدیریت دانش همچنین این امکان را به وجود میآورد تا سازمانها و واحدهای تولیدی، دانش خود را به اشتراک بگذارند تا بتوانند به این ترتیب از تجارب سایر شرکتها در مسیر توسعه فعالیتها و رفع نقایص خطوط تولید استفاده کنند.
فولاد هرمزگان از ابتدای فعاليت خود، با درک اهميت دانش در بهرهبرداری حداکثری از ظرفيتهای توليد، اقدام به کسب مستمر دانش فنی از شرکتهای داخلی و خارجی پيشرو نظير شرکت فولاد مبارکه کرده و پس از دستيابی به تجارب ارزشمند در اين زمينه، در چند سال اخير تلاش کرده است تا اين دانش و تجارب را از طريق مشاوره، به ساير فولادسازان جنوب کشور منتقل کند
ارتقای سطح دانش در فولاد هرمزگان
دانش یکی از عوامل مهم توانمندسازی سازمانها برای رقابت در بازار جدید جهانی است. سازمانها باید آن را یک منبع ارزشمند و گرانبها بدانند و از آن برای دستیابی به آگاهی و مهارت جمعی به منظور ایجاد پایگاه دانش سازمانی استفاده کنند. با توجه به ویژگیهای مدیریت دانش، امروزه سازمانهای موفق به بهرهمندی از آن و داشتن یک استراتژی مدیریت دانش در برابر تغییرات محیط پیرامون نیاز دارند. مدیرت دانش راهکاری موثر برای ارتقای سطح خدمات و تولیدات سازمانی محسوب میشود و از طریق آن میتوان به ایجاد ارزش افزوده بالا در سازمان یاری رساند.
مدیریت دانش در عصر امروزی، که عصر اقتصاد دانشی است، نیازی اساسی به شمار میرود؛ زیرا خلق و نشر دانش به طوری فزاینده به عاملی مهم در رقابتپذیری تبدیل شده است و دانش هر روز بیش از پیش به عنوان یک دارایی ارزشمند نهفته در محصولات و دانش ضمنی کارکنان شناخته میشود. مدیریت دانش رویکردی است سیستماتیک برای جلوگیری از دوبارهکاریها و خطاها، نهادینه شدن موفقیتها و حفظ توانمندیها از طریق استفاده حداکثری از دانش، مهارتهای فردی، شایستگیها، نوآوریها و ایدهها. بنابراین پیادهسازی صحیح آن میتواند تاثیر قابلتوجهی بر ارتقای بهرهوری و رقابتپذیری سازمان از طریق کاهش هزینهها و افزایش فرصتهای همافزایی داشته باشد.
فولاد هرمزگان از ابتدای فعالیت خود، با درک اهمیت دانش در بهرهبرداری حداکثری از ظرفیتهای تولید، اقدام به کسب مستمر دانش فنی از شرکتهای داخلی و خارجی پیشرو نظیر شرکت فولاد مبارکه کرده و پس از دستیابی به تجارب ارزشمند در این زمینه، در چند سال اخیر تلاش کرده است تا این دانش و تجارب را از طریق مشاوره، به سایر فولادسازان جنوب کشور منتقل کند. به منظور توسعه این تبادلات دانشی، فولاد هرمزگان توسعه رویکرد نقشه دانش را در دست اجرا دارد. این رویکرد به فولاد هرمزگان کمک خواهد کرد تا منابع دانش موجود و مورد نیاز شرکت را به طور نظاممند شناسایی کند و بتواند ارتباطات دانشی ارزشافزا را، چه از منظر دریافت و چه از منظر انتقال دانش، بهتر برقرار کند.
تدوين استراتژیهای مديريت دانش، رويکرد اصلی فولاد هرمزگان
تاکنون اقدامات متعددی به منظور حفظ و بهبود دانش در فولاد هرمزگان انجام شده است که از جمله آنها میتوان به توسعه سیستمهای اطلاعاتی و کنترل مدارک، نظام پیشنهادها، نظام پروژههای بهبود و تحول، آموزش و توسعه منابع انسانی و تحقیق و توسعه اشاره کرد. به منظور ارتقای یکپارچگی و اثربخشی این اقدامات و همچنین ایجاد رویکردهای جدید به منظور استفاده بیشتر از دانش موجود در سازمان، فولاد هرمزگان در حال حاضر تدوین استراتژیهای مدیریت دانش را در دست اجرا دارد. هدف از برنامهریزی استراتژیک مدیریت دانش، شناسایی قابلیتهای مدیریت دانشِ نیازمند بهبود در سازمان، اولویتبندی آنها بر اساس اهداف استراتژیک شرکت و طراحی برنامه عملیاتی برای اولویتهای انتخابی است تا بتوان منابع موجود را بر حیاتیترین و مفیدترین راهکارهای مدیریت دانش برای سازمان متمرکز کرد. برنامهریزی استراتژی مدیریت دانش در نهایت به یک چارچوب مدیریتی منجر میشود که رویکردهای مدیریت دانشِ مناسب با توجه به شرایط و نیازمندیهای سازمان و توانمندسازهای مورد نیاز برای پیادهسازی آنها را مشخص میکند و نقشه راهی برای چگونگی اجرای اقدامات مدیریت دانش در سازمان ارائه میدهد.
انتهای پیام/
ثبت دیدگاه