موضوع مزیت رقابتی طی سالهای اخیر همواره در کانون استراتژیهای رقابتی در سطح بینالمللی قرار گرفته است. در تعاریف مختلف از مزیت رقابتی، عمدتا بر بازده بیشتر پروژهها تاکید میشود، هرچند در برخی از تعاریف، مزیت رقابتی به عملکرد بازار سرمایه و انتظارات مختلف از آن ارتباط پیدا میکند. با این حال، رایجترین تعریف از مزیت رقابتی، بهویژه در ادبیات استراتژیک و رقابتمحور، در چارچوب خلق ارزش به مثابه چیزهایی تجلی مییابد که موجب افزایش درآمد نسبت به هزینه شوند.
شرکتها و سازمانها برای دستیابی به مزیت رقابتی، علاوه بر توجه ویژه به موقعیت خارجی، باید توانمندیهای داخلی خود را نیز مورد ارزیابی قرار دهند. در واقع شرکتها باید مزیت رقابت پایداری داشته باشند تا بتوانند به طور پیوسته در طول مدتی طولانی، عملکرد بهتری از خود نسبت به رقبا ارائه دهند. با وجود آنکه در دنیای امروز بر تنش میان رقبای مختلف بخش صنعتی و معدنی به صورت لحظهای افزوده میشود، ضمن ارزیابی مزیتهای ارائهشده توسط رقبا، باید اقدام به ترسیم و معرفی مزیتهایی کنیم که آنها (رقبا) به مشتریان خود ارائه نمیدهند. برای این منظور، نیاز به سه عامل کسب دانش، تجلی مشتری و تحلیل رقبا وجود دارد.
کسب دانش، به عنوان عامل نخست، همان دانستنیها، دانش جدید و بهروز است که به واسطه وجود یک کارگروه تخصصی مرتبط با بخش فنی، میتواند در اختیار پروژههای مختلف قرار گیرد. تجلی مشتری، یعنی عامل دوم، به معنای ارزشمداری مشتری است، به طوری که با ارائه محصولات به قیمتی پایینتر از رقبا، بتوان خدمات مطلوبتری به مشتریان ارائه داد تا از این طریق، مشتریان را برای کار با شرکتهای مذکور، بیش از پیش ترغیب کرد. عامل سوم، یعنی تحلیل رقبا، همان تحلیل نقاط ضعف و قوت رقباست، به نحوی که با دستیابی به تحلیل دادههای مذکور، میتوان نقاط ضعف رقبا را به نقاط قوت خود تبدیل کرد.
مزیت بخش معدن بر سایر بخشهای اقتصادی
بخش صنعت و معدن، به عنوان پایه توسعه کشور، میتواند نقش مهمی در تحول توسعه متوازن و عادلانه نسبت به سایر بنگاههای اقتصادی ایفا کند. بخش معدن، به عنوان موتور متحرک کشور، با تکیه بر منابع معدنی و خلق مزیت رقابتی، میتواند تهدیدهای حاصل از تحریمهای ظالمانه غرب را به فرصتی مناسب در این زمینه تبدیل کند. حضور اغلب معادن کشور در مناطق محروم یکی دیگر از عواملی است که میتواند بر نقش معدن در کاهش بیکاری، بهویژه در آن مناطق، تاثیر شگرفی بگذارد. با توجه به اینکه بخش معدن حدود یک درصد از تولید ناخالص داخلی را به خود اختصاص میدهد، لازم است که به توسعه بخش معدن به عنوان یکی از بازیگران اصلی تحقق توسعه متوازن و عادلانه در اقتصاد کشور نگاه کرد. ارزآوری نسبت به سایر فعالیتهای اقتصادی کشور، کاهش وابستگی به نفت و اتکا به بخش صنعت و معدن از دیگر مزیتهای بخش معدن بر سایر حوزههای اقتصادی برای ارتقای مزیت رقابتی در این زمینه به شمار میآیند.
مزیت رقابتی شرکتهای پیمانکاری
اصلیترین مزیت رقابتی در حوزه پیمانکاری صنایع معدنی و فلزی سرمایهگذاری در معادن کوچک، بهخصوص در بخش فلزات غیرآهنی است. دولت، با سرمایهگذاری در این معادن، میتواند سرمایههای سرگردان مردم را به سمت معادن کوچک هدایت کند. جذب سرمایهگذاری خارجی در بخش معدن، بهویژه در بخش فلزات غیرآهنی که دارای تنوع آلیاژی هستند، مُهر تاییدی بر ضرورت توسعه این نوع آلیاژها در کشور است. ایجاد انگیزه، بهخصوص در شرایط تحریم، تشکیل یک بانک اطلاعاتی و اطلاعرسانی به طرق مختلف برای ایجاد رقابت میان پیمانکاران از جمله مهمترین اقدامات برای ایجاد مزیت رقابتی در این بخش به حساب میآیند.
چالشهای مزیت رقابتی پیمانکاران به دو بخش خارجی و داخلی تقسیمبندی میشود. در بخش خارجی، عمده چالشها به مسائل مرتبط با تحریمهای غرب مربوط است. عمده چالشهای بخش خارجی مزیت رقابتی پیمانکاران عبارتاند از عبور از شرایط تحریم، صرف انرژی بسیار در این زمینه، افزایش نجومی قیمت تمامشده کالاها بر خلاف استانداردهای جهانی، ناآشنایی برخی از شرکتها با نگرش بازاریابی بینالمللی در زمینه خدمات مهندسی و پایین بودن سطح نوآوری تکنولوژیک و سطح پاسخگویی به مشتریان در میان شرکتهای پیمانکار صنایع معدنی و فلزی.
نبود شفافسازی برای سرمایهگذاری، کمبود اطلاعات و آمار در زمینههای مختلف فعالیتهای بخش معدن و صنایع معدنی کشور طی سالهای گذشته، ورود رقبای صنعت حوزه نفت و گاز به بخش صنعت و معدن بهویژه در حوزه مس و چالشهای نقلوانتقال ارز ناشی از تحریمهای بینالمللی از دیگر چالشهای مزیت رقابتی شرکتهای پیمانکار محسوب میشود. به رغم تلاشهای چشمگیر بخش دولتی و بخش خصوصی طی سالهای اخیر برای ایجاد مزیت رقابتی در میان بنگاهها و شرکتهای مختلف صنایع معدنی و فلزی، همچنان نبود تناسب میان عملکرد بخشهای مختلف در برابر پتانسیلهای معدنی یکی از چالشهای مهم بخش داخلی به حساب میآید.
برای تقویت مزیت رقابتی، علاوه بر مباحث تکنیکی، باید سایر موارد شامل تکنیک رفتاری با توجه به شرایط کنونی کشور نیز مورد توجه قرار گیرند. شناسایی ضعف و قوت در این بخش برای تقویت مزیتهای رقابتی اهمیت بسزایی دارد. برای مثال، در پروژههای مرتبط با فلز مس، به رغم وجود مزیتهای رقابتی متعدد و متنوع در کشور، در عمل مشاهده میشود که بسیاری از رقبای منطقهای در این زمینه جلوتر از ما حرکت میکنند. به همین دلیل، لازم است تا نقاط ضعف خود را در بخش مزیتهای رقابتی در منطقه شناسایی کنیم و برای رفع آنها اقدامات لازم را انجام دهیم.
رویکرد کانی مس در راستای مزیت رقابتی
از آنجایی که صادرات کشورها توسط شرکتهای فعال در صنایع مرتبط صورت میگیرد، برخورداری شرکتهای صادرکننده از مزیت رقابتی یکی از اصلیترین دلایل صادرات آن کشورها به شمار میآید. شرکت خدمات فنی و مهندسی صنایع کانی مس، با دو دهه فعالیت پویا، مستمر و خلاق، در نظر دارد که با صادرات دانش فنی و مهندسی اجرای پروژههای معدنی بهویژه در بخش احداث پلنت تغلیظ مس در ابعاد چهارگانه مزیت رقابتی شامل کیفیت، کارایی، نوآوری و پاسخگویی به مشتری، همانگونه که در ایران خوش درخشیده است، در آسمان منطقه و جهان نیز عملکردی درخشان از خود به نمایش بگذارد. از طرف دیگر، این شرکت در نظر دارد که در آیندهای نزدیک بهویژه در بخش لجستیک معادن داخلی ورود کند که نقشی کلیدی در افزایش مزیت رقابتی بخش معدن دارد. مجموعه کانی مس، که ۱۰۰ درصد سهام آن متعلق به موسسه صندوق بازنشستگی صنایع مس ایران است، این برنامههای کاربردی را در راستای تقویت مزیت رقابتی صنایع معدنی و فلزی کشور در دست اجرا دارد: پیگیری و پیجویی کارها و پروژههایی که در آن درآمد ثابت دارد (از جمله پروژههای بهرهبرداری)، لزوم تغییر روش قراردادهای پروژهها به صورت کاست پلاست، انعقاد قراردادها با مبالغ ارزی به منظور حذف آثار ناشی از تغییرات ناگهانی نرخ ارز، استفاده از سرمایهگذاران در پروژههای فاینانس، ایجاد بانک اطلاعاتی و مستندسازی توان مهندسی، مدیریت دانش و تقویت بهینه مهندسی و مشارکت در مناقصات پروژههای «EPC» با مشارکت شرکتهای سرمایهگذاری معدنی.
انتهای پیام/
ثبت دیدگاه