دوشنبه, ۱۹ آذر , ۱۴۰۳ Monday, 9 December , 2024 ساعت ×
آینده‌ای پایدار با مدیریت عدم قطعیت‌ها
02 اسفند 1400 - 11:29
شناسه : 24927
مدیر استراتژی و تعالی سازمانی شرکت فولاد خوزستان مطرح کرد؛ در عصر کنونی، رویدادها و روندهای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی منجر به افزایش عدم قطعیت در پیش بینی روندها شده است. به همین دلیل، مدیریت عدم قطعیت یکی از پارامترهای اثرگذار در سودآوری سازمان‌ها محسوب می‌شود. بنابراین داشتن برنامه استراتژیک برای کاهش عدم قطعیت‌ها گامی موثر در راستای حضور پررنگ در بازارهای داخلی و بین‌المللی به شمار می‌آید. شرکت فولاد خوزستان، به عنوان یکی از فعال‌ترین واحدهای فولادی کشور، توانسته است با برنامه‌ریزی برای تعیین عدم قطعیت‌های پیشِروی صنعت و مقابله با آنها، سیاست مناسب و راهکارهای استراتژیک اتخاذ کند.
ارسال توسط : نویسنده : محسن شیری‌بابادی منبع : ماهنامه اخبارفلزات
پ
پ

در عصر حاضر، تغییرات سریع محیطی، شرایط جدید و پیچیده‌ای را برای سازمان‌ها و بنگاه‌های اقتصادی فراهم کرده است. این تغییر و تحولات پیچیده سازمان‌ها را در محیطی سرشار از تغییر، عدم قطعیت و پیچیدگی قرار می‏دهد. عدم قطعیت حالتی است که در آن، کمبود اطلاعات، هر چند جزئی، در زمینه فهم و یا آگاهی از یک رخداد، پیامد و یا احتمال وقوع آن وجود داشته باشد. در شرایط عدم قطعیت، نمی‌توان متغیرهای محیطی را به خوبی اندازه‌گیری و پیش‌بینی کرد. در چنین شرایطی، سازمان‌ها ناچار می‌شوند برای تامین بقا، برای تغییرات محیطی آمادگی لازم را داشته باشند. یکی از دلایل مهم برای شناسایی عدم قطعیت‌ها این است که بین عدم قطعیت و سود / زیان رابطه مستقیمی وجود دارد. سازمان‌هایی که فعالیت‌های خود را با هدف کسب سود انجام می‌دهند به این موضوع آگاهی دارند که باید عدم قطعیت‌هایی اجتناب‌ناپذیر را مدیریت کنند تا بتوانند به سودآوری دست یابند. شناسایی عدم قطعیت‌ها و عوامل محیطی جزو لاینفک مطالعات آینده‌پژوهانه در بستر محیط متلاطم و پویای کنونی است.

در این محیط، تصمیم‌گیران و مدیران نیازمند روش‌هایی‌ هستند که امکان شناسایی عوامل تاثیرگذار در آینده را برای آن‌ها فراهم کند. روش‌های موجود برای شناسایی عدم قطعیت‌ها و پیشران‌های مرتبط (نیروهایی که آینده جهان را می‌سازند و مستقل از موضوع و مسئله‌اند و  بر آن تاثیر می‌گذارند) عموما روش‌هایی زمان‌بر و مبتنی بر مراحل و فرآیندهای متوالی و پیچیده‌اند که منجر به کاهش اثربخشی استخراج عدم قطعیت‌ها و پیشران‌ها می‌شوند. مواجهه با محیط‌های متلاطم و پویای کنونی سازمان‌ها را وادار به استفاده از طیف وسیعی از روش‌های آینده‌پژوهانه مانند برنامه‌ریزی بر پایه سناریو، ارزیابی راهبرد و تصمیم‌گیری پابرجا می‌کند. عدم قطعیت‌ها و پیشران‌ها به عنوان ورودی اصلی روش‌های مطروحه مورد استفاده قرار می‌گیرند. عدم قطعیت تقریبا بر همه سوالات سایه افکنده است. اکثر مردم و سازمان‌ها آموخته‌اند که برای اتخاذ تصمیمات بزرگ و کوچکی که در طی حیات آنان رخ می‌دهد، با عدم قطعیت مواجه می‌شوند و باید از میان گزینه‌های پیشِ‌رویشان دست به انتخاب بهترین گزینه بزنند. یادگیری چگونگی مواجهه یک شرکت با عدم قطعیت‌هایش یک توانایی مهم در جهان امروزی است، به طوری که می‌توان گفت بقای سازمان‌ها و سرنوشت کسب‌وکار آن‌ها با این موضوع گره خورده است.

موانع گسترش نقشآفرینی

اﻣﺮوزه دامنه عدم قطعیت‌هایی که سازمان‌ها در فضای تجاری و کاری خود با آن مواجه می‌شوند بسیار وسیع است. این عدم قطعیت‌ها از منشاهای متعدد داخلی یا خارجی ناشی می‌شوند و محدوده گسترده‌ای از مسائل مدیریتی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، زیست‌محیطی، قانونی، فنی، اجرایی و تجاری را در بر می‌گیرند. برخی از عدم قطعیت‌ها به نوع کار و فعالیتی مربوط می‌شوند که صورت می‌گیرد، نظیر وقوع تغییرات در خواسته‌ها یا اهداف کار، تغییر فرضیات، استفاده از فناوری‌های جدید و روش‌های ابداعی. برخی دیگر از عدم قطعیت‌ها از افراد مشارکت کننده در کار شامل سطوح مهارتی با نرخ‌های متغیر بازده نیروی کار ناشی می‌شوند. مجموعه دیگری از عدم قطعیت‌ها شامل عوامل بیرونی و خارج از محدوده قابل کنترل محیطی فعالیت شامل وضعیت بازار کار، میزان رقابت، تغییر نرخ برابری ارز، نرخ تورم و یا حتی شرایط جغرافیایی و جوی هستند. گفتنی است که میزان تاثیرپذیری سازمان از عدم قطعیت عاملی محیطی است که خود می‌تواند در طیف‌های کوتاه یا بلند مانند طیف سه‌قسمتی کم، متوسط و زیاد طبقه‌بندی شود.

بنا بر مطالب یادشده، صنعت تولید و بازار محصولات فولاد ایران نیز با عدم قطعیت‌های زیادی روبه‌روست که اگر اقدامات مناسبی برای مواجهه با آن‌ها صورت نگیرد، تا افق ۱۴۰۴ و بعد از آن نیز همچنان وجود خواهند داشت. برخی از مهم‌ترین عدم قطعیت‌های پیشِ‌روی صنعت فولاد عبارت‌اند از:

  • عدم توازن زنجیره تولید از معدن تا محصولات نهایی و ابهام در تحقق برنامه‌های توسعه صنعت فولاد.
  • عدم شفافیت در تعیین قیمت و تامین مواد اولیه، مصرفی، کمکی، قطعات و تجهیزات.
  • وجود ابهام در تامین انرژی مورد نیاز صنعت و تعیین قیمت حامل‌های انرژی و آب.
  • بی‌ثباتی در قوانین و مقررات و سیاست‌های تنظیم بازار.
  • دشوار بودن پیش‌بینی روابط بین‌المللی و موضوع تحریم‌ها و در نتیجه، سختی مبادلات ارزی و مالی و همچنین ارتباط فنی با سازندگان اصلی ماشین‌آلات و تجهیزات به منظور تسریع در اجرای طرح‌های توسعه و پایداری تولید.
  • روشن نبودن مسیر سرمایه‌گذاری و امکان استفاده از روش‌های تامین مالی برای پیشبرد اهداف کسب‌وکار در کشور.
  • عدم قطعیت در توسعه زیرساخت‌های کشور مانند جاده ، راه آهن و حمل‌و‌نقل دریایی.
  • روشن نبودن تحولات منطقه خاورمیانه به عنوان یکی از بازارهای هدف.
  • شفاف نبودن فضای پیشِ‌روی صنایع معدنی و وضعیت اکتشافات و ذخایر در آینده.

به همین منظور، اتخاذ رویکردهایی برای بهبود شرایط و کاهش عدم قطعیت‌های احتمالی در مسیر توسعه صنعت فولاد اهمیت دارد. بعضی از رویکردهای ثمربخش در این زمینه از این قرارند: جلوگیری از صدور مجوزهای خارج از برنامه کلان صنعت که برهم‌زننده توازن زنجیره است، تعیین تکلیف پروژه‌های نیمه‌تمام، وجود یک برنامه منسجم برای اجرای طرح‌های توسعه‌محور، بازبینی قوانین و مقرارت دست‌وپاگیر و ایجاد ثبات و استفاده از دستورالعمل‌های شفاف و تفسیرناپذیر، تسهیل روابط بین‌المللی و برقراری تعاملات مناسب با کشورها و بازارهای هدف، تمرکز بر بازار آزاد و تعیین قیمت بر اساس عرضه و تقاضا و پرهیز از قیمت‌گذاری دستوری، تدوین و اجرای برنامه جامع و یکپارچه با تمرکز بر فراهم آوردن زیرساخت‌های لازم برای توسعه صنایع، انرژی، آب، حمل‎‌ونقل و فناوری و تربیت نیروی انسانی کارآمد، متخصص، اخلاق‌مدار و دلسوز در صنعت و بخش‌های دولتی.

برنامهای برای پیشرفت

پیچیدگی، همراه با افزایش ناپایداری صنایع و محیط عمومی، سطح عدم اطمینان را در دنیای کسب‌وکار بالا برده است. این وضعیت چالش‌های جدیدی برای مدیریت و تصمیم‌گیری استراتژیک پدید می‌آورد، زیرا اکنون پیش‌بینی تحولات آینده بسیار دشوارتر از گذشته شده و نیازمند بازنگری مکرر در دوره‌های زمانی کوتاه‌تر است تا دقت و صحت تحلیل‌ها افزایش یابد. شرکت فولاد خوزستان نیز همانند سایر شرکت‌های فولادی با عدم قطعیت‌های زیادی روبه‌روست. از مهم‌ترین عوامل ایجاد عدم قطعیت‌ در شرکت فولاد خوزستان می‌توان به این موارد اشاره کرد: احتمال کاهش نسبی مصرف سرانه فولاد در کشور با توجه به کاهش تولید ناخالص داخلی و رشد اقتصادی، روابط سیاسی و اقتصادی با کشورهای منطقه و جهان، تحولات منطقه خاورمیانه به شکل خاص ، نرخ برابری ارزهای اصلی و سیاست ارزی کشور، سیاست‌های دولت در قیمت‌گذاری محصولات زنجیره فولاد، شیوع ویروس کرونا، قیمت‌های مواد اولیه مواد مصرفی و کمکی، قطعات و تجهیزات مورد نیاز و محصولات فولادی در ایران و جهان، تغییرات نرخ تورم ، میزان نقدینگی در کشور و قوانین و مقررات در زمینه صادرات و واردات و امور گمرکی.

برنامه‌ریزی سناریو یک ابزار نیرومند برای پیش‌نگری و مدیریت تغییر در سطح صنعت یا سطح محیط است و تفکر سناریویی یک دورنمای استراتژیک مورد نیاز در محیط آشوبناک کسب‌وکار امروز است. به عبارتی می‌توان گفت که برنامه‌ریزی سناریو یک ابزار استراتژیک در مواجهه با پیچیدگی و عدم قطعیت و یک ابزار یادگیری اثربخش برای کمک به برنامه‌ریزان در درک مسیرهای بالقوه توسعه در آینده است. این برنامه‌ریزی، با توجه به عوامل محیط‌ بیرونی، تحولات متفاوت محتمل در آینده را تحلیل می‌کند و با توسعه گزینه‌های استراتژیک متفاوت، نوعی انعطاف‌پذیری را پدید می‌آورد. از این رو، به شرکت‌ها اجازه می‌دهد با ناپایداری و عدم قطعیت‌های محیط فعالیتشان منطبق شوند. به طور کلی، برنامه‌ریزی سناریو یک روش تفکر راهبردی در مورد آینده در شرایط پیچیده و عدم قطعیت و کنترل‌پذیری کم است. این رویکرد با سایر رویکردهای مدیریت استراتژیک (نظیر تدوین استراتژی، نقشه استراتژی و مدیریت ریسک استراتژی) یکپارچه است و استراتژی‌ها و اهداف استراتژیک اقتضایی در شرایط وقوع سناریوهای بالقوه را مشخص می‌کند. به این مسئله می‌بایست توجه شود که برنامه‌ریزی استراتژیک یا تدوین استراتژی، بدون وجود تفکر سناریویی، موضوعی کم‌و‌بیش بی‌معنا خواهد بود. بنابراین شرکت فولاد خوزستان در فرایند تحلیل محیط بیرونی (تحلیل «PESTLE» و نیروهای پنجگانه پورتر)، سناریوهای بالقوه (در سه حالت خوش‌بینانه، محتمل و بدینانه) مرتبط با متغیرهای محیطی تحت شرایط عدم قطعیت را شناسایی و ارزیابی و راهکارهای استراتژیک مناسب برای پاسخگویی و مقابله با آن‌ها را تعیین کرده است.

انتهای پیام/

ثبت دیدگاه

دیدگاهها بسته است.