سازمانهای یادگیرنده و یاددهنده، غالبا با استقرار مدلهای تعالی، به چارچوب مناسبی برای اِعمال روشهای نوین مدیریتی در سازمان خود دست مییابند و نقاط قوت و زمینههای قابلبهبود خود را شناسایی میکنند و در جهت تعریف برنامههای بهبود و اجرای آنها گام برمیدارند. مدلهای نوین تعالی سازمانی، با نگاهی متوازن و همهجانبه، کلیه ابعاد سازمان را در بر میگیرند و سنجش و ارزیابی سطح بلوغ سازمان از منظر بیرونی شناختی جامع و فراگیر از نقاط قوت و زمینههای قابلبهبود فراهم میآورد.
تفکر سیستمی رهبران فولاد خراسان ما را بر این داشت که با هدف تشویق شرکت برای اجرای خودارزیابی و شناخت نقاط قوت و زمینههای قابلبهبود و ایجاد فضایی برای تبادل تجربیات موفق شرکتهای پیشرو، گامهای موثری برداریم و در این راه بیپایان به اندوختههای دانشی و تجربیات مجموعه بیفزاییم.
مدل تعالی سازمانی از ديدگاهی سيستماتيک و فراگير برخوردار است و زمينه مناسبی را برای مشارکت گسترده کارکنان ايجاد میکند. اين مدل تصويری واقعی از فعاليتهای سازمان در محيطی واقعبينانه ارائه میدهد و به شناسايی نقاط قوت و زمينههای قابلبهبود سازمان توسط مديران ارشد کمک میکند. همچنين امكان استفاده از رويكرد خودارزيابی بر اساس مدل به منظور تعالی سازمان را فراهم میکند و موجب ترويج تبادل تجربيات درون و برونسازمانی با بهكارگيری ابزار بهينهكاوی (Benchmarking) میشود.
ديدگاهی سيستماتيک و فراگير، ارمغان تعالی سازمانی
دنیای پستمدرن یا فرانوین، که از شناسههای شاخص آن طغیان پیشرفتهای تکنولوژیکی، اطلاعاتی و مخابراتی است، علاوه بر ایجاد سهولت و سرعت در امور، در بسیاری از موارد ساختارشکنیها، عدم اطمینانها، پیچیدگیها و جهانیسازی را نیز با خود به همراه داشته است. یکی از موثرترین راههای موفقیت سازمانی در این شرایط، تغییر در فعالیتهای سازمانی و بهویژه نقش اثرگذار رهبری است. مسلم است که سازمانهای دنیای جدید، دیگر با رهبری سنتی و بوروکراسی شکننده و از بالا به پایین قادر به ادامه حیات نیستند و جهان در هزاره سوم نیازمند رهبرانی با خاصیت سهگانه تحولآفرینی، پویایی و هوشمندی است، رهبرانی که علاوه بر خرد بالای فردی و آشنایی با تئوریهای کلاسیک مدیریت، معتقد به خرد جمعی هستند و ارزشها، احساسات و رفتار تعاملی در تصمیمگیریهای آنها دخیل باشد. نقش و رسالت مهم مدیران و رهبران در تحولات سازمانی، نقش و رسالت رهبری در بسترسازی و راهبری تحولات سازمانی است که یکی از تاثیرگذارترین و پیشرانترین توانمندسازهای سازمانها در مسیر تعالی محسوب میشود. از موارد نمود رهبری موفق و تحولآفرین، تعالی و موفقیت سازمانی است. سازمانهایی که از رهبران تحولآفرین بهره میبرند، هنگام رقابت در یک محیط پرتنش و پیشبینیناپذیر، عملکرد خود را بهبود میبخشند و میتوانند با فرصتآفرینی از تهدیدها، اثرگذاری خطا را کاهش دهند و آن را به یک مزیت رقابتی استراتژیک در راستای کسب بهرهوری و کارایی بالاتر در کوتاهمدت و بلندمدت تبدیل کنند.
مدیریت استراتژیک و نگرش استراتژیک زمینهها و راهکارهای مناسبی را برای مدیران و رهبران فراهم میکند و با تکیه بر ذهنی پویا، آیندهنگر، جامعنگر و اقتضایی، راهحل بسیاری از مسائل و مشکلات سازمانهای امروزی را ارائه میدهد. مدیریت استراتژیک این امکان را ایجاد میکند تا مدیران با استفاده از روشهای منظمتر، معقولتر و منطقیتر، راهها و استراتژیهای بهتری را برای بقای سازمانها در محیطهای پرشتاب کنونی تدوین کنند. داشتن یک بینش استراتژیک خوب از طریق ترسیم نقشه راه دستیابی به اهداف میتواند سبب توسعه و پیشرفت و تعالی سازمانی شود. مدلهای تعالی در کشورهای مختلف به عنوان جایزههای کیفیت شناخته میشوند:
• مدل دمینگ (مدل ژاپنی)؛
• مدل مالکوم بالدریج (مدل آمریکایی)؛
• مدل «EFQM» (مدل اروپایی).
مدل تعالی سازمانی از دیدگاهی سیستماتیک و فراگیر برخوردار است و زمینه مناسبی را برای مشارکت گسترده کارکنان ایجاد میکند. این مدل تصویری واقعی از فعالیتهای سازمان در محیطی واقعبینانه ارائه میدهد و به شناسایی نقاط قوت و زمینههای قابلبهبود سازمان توسط مدیران ارشد کمک میکند. همچنین امكان استفاده از رويكرد خودارزيابی بر اساس مدل به منظور تعالی سازمان را فراهم میکند و موجب ترويج تبادل تجربيات درون و برونسازمانی با بهكارگيري ابزار بهينهكاوي (Benchmarking) میشود. همچنین توجه به مديريت مبتنی بر فرايندهای سازمانی و نیز توجه ويژه به نتايج كسبشده توسط سازمان از دیگر ویژگیهای مدل تعالی سازمانی است.
از اصلیترین کاربردهای مدلهای تعالی سازمانی میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
• رشد و ارتقای سطح يك سازمان در تمامی ابعاد؛
• ارزيابی و ارائه میزان واقعی موفقیت سازمان؛
• يكپارچهسازی برنامههای بهبود و جلوگيری از دوبارهكاری و اتلاف منابع؛
• چارچوبي برای هدايت ذوق و ابتكارات ذینفعان؛
• ایجاد تعادل بين خواستهها و انتظارات آنها؛
• ايجاد چارچوب و تفكر مشترك درباره سازمان؛
• تسهيل بهرهگيری از بهترین تجربیات داخل و خارج سازمان؛
• تضمين موفقیت سازمان در بلندمدت.
فولاد خراسان، سازمانی پيشرو در تعالی سازمانی
در ایران مدل «EFQM» به عنوان الگویی برای ایجاد جایزه ملی کیفیت و جایزه ملی بهرهوری به کار میرود و این جایزه به سازمانهایی اعطا میشود که بتوانند مطابق امتیازهای ارائهشده، نمره مناسب را کسب کنند. مدل جایزه ملی کیفیت در سال ۱۳۸۱ رسما توسط سازمان استاندارد و تحقیقات صنعتی اعلام و اجرایی شد.
شرکت فولاد خراسان، با بهکارگیری و استقرار مدل اروپایی «EFQM» در سازمان از سال ۱۳۸۶، گامهای موثری برداشته که منجر به کسب تندیس بلورین جایزه ملی تعالی سازمانی شده است. از رهگذر پیمایش صورتگرفته بر اساس الگوها و معیارهای مدل، اقدام به تعریف ۳۲ پروژه بهبود زیربنایی به طور متوازن در کلیه حوزههای شرکت شده است که با جاریسازی و نهادینه کردن آنها، دستاوردهای چشمگیر و قابلتوجهی حاصل شده است.
تاریخچه حضور فولاد خراسان در جایزه تعالی سازمانی مبتنی بر مدل «EFQM» به شرح زیر است:
• کسب گواهی تعهد به تعالی سازمانی (۱۳۸۶)؛
• اخذ تقدیرنامه دوستاره جایزه ملی بهرهوری و تعالی سازمانی (۱۳۸۷)؛
• کسب تقدیرنامه سهستاره جایزه ملی بهرهوری و تعالی سازمانی (۱۳۸۸)؛
• کسب تقدیرنامه چهارستاره جایزه ملی بهرهوری و تعالی سازمانی (۱۳۸۹)؛
• کسب تندیس بلورین جایزه تعالی سازمانی در دهمین همایش تعالی سازمانی (۱۳۹۱)؛
• کسب تندیس بلورین جایزه ملی تعالی سازمانی در بازه امتیازی ۴۵۰ تا ۵۰۰ (1392)؛
• کسب تندیس بلورین جایزه ملی تعالی سازمانی در بازه امتیازی ۴۵۰ تا ۵۰۰ (۱۳۹۴)؛ • کسب تندیس بلورین جایزه ملی تعالی سازمانی در بازه امتیازی ۵۰۰ تا ۵۵۰ (۱۳۹۵).
انتهای پیام/
ثبت دیدگاه