ذخایر معدنی و فلزی از جمله پتانسیلهای موجود در کشور هستند که با تنوع بالا در عرصههای گوناگون جغرافیایی کشور گسترده شدهاند، به طوری که در حال حاضر ایران، با داشتن بیش از ۶۸ نوع ماده معدنی، بین پانزده کشور اول دنیا قرار دارد. بهکارگیری ظرفیتهای بالقوه این بخش میتواند افزایش درآمد ملی را به دنبال داشته باشد و در کاهش وابستگی کشور به درآمدهای نفتی و واردات مواد اولیه مورد نیاز بسیاری از صنایع نقش بسیار مهمی ایفا کند و برداشتن گامی مهم در جهت خودکفایی کشور را مهیا سازد. نقش معدن در اقتصاد کشور منحصر به افزایش درآمد ملی و رشد اقتصادی نیست، بلکه این بخش میتواند سهم قابلتوجهی در ایجاد فرصتهای شغلی و کاهش نرخ بیکاری و فقر در کشور داشته باشد.
بخش معدن و صنایع معدنی، هم از طریق ایجاد اشتغال مستقیم در این بخش و هم از طریق ایجاد اشتغال غیرمستقیم در بخشهای حملونقل، صنعت، مسکن، صنایع غذایی و فعالیتهای خدماتی و پشتیبانی، میتواند در رشد و رونق اقتصادی بسیار موثر و مفید باشد. در یک بررسی کلی، میتوان اشاره کرد که به ازای ایجاد صد شغل در بخش معدن، حدود ششصد شغل به صورت غیرمستقیم در سایر بخشهای اقتصاد محلی ایجاد میشود.
با توجه به پراکندگی ذخایر معدنی در سطح کشور و قرار گرفتن اکثر این ذخایر در نواحی کمتر توسعهیافته، با تقویت اقتصاد این نواحی و ایجاد فرصتهای شغلی در این مناطق، میتوان به صورت بالقوه از مهاجرتهای بیرویه جلوگیری کرد.
در راستای افزایش استخراج و تولید مواد معدنی و صادرات آنها در این بخش، حق بهرهبرداری و مالیات بخش دولتی افزایش یافته است و میتواند منبع درآمدی پایدار برای دولت باشد. ایران، از لحاظ در اختیار داشتن منابع معدنی، در رتبه پنجم دنیا قرار دارد که از این مقدار فقط یک درصد مورد بهرهبرداری قرار میگیرد. این در حالی است که معیار جهانی پنج درصد است و در صورت تحقق این هدف، میتوان به خودکفایی در این صنعت رسید. یکی از موانع رسیدن به این هدف در کشور نبود سرمایهگذاری است که میتوان با ایجاد یک بستر سازمانیافته و ترغیب سرمایهگذاران، به بهبود شرایط مورد نظر دست پیدا کرد.
فولاد و اقتصادهای محلی و منطقهای
امروزه تولید و مصرف فولاد یکی از شاخصهای اصلی توسعه و پیشرفت کشورها و جوامع به شمار میآید. حضور صنعت فولاد در یک منطقه بر فرایند توسعه، فرهنگ، سطح دانش، اشتغالزایی، پژوهش، آموزش و تجارت آن منطقه تاثیری بسزا دارد. صنعت فولاد یکی از ارکان اصلی برای رشد اقتصادی و توسعه صنعتی کشور به شمار میرود، به این دلیل که در تمام صنایع، از جمله ساخت ماشینآلات، معادن، خودروسازی، لوله و پروفیلسازی، کشتیسازی و صنعت ساختمانی، از فولاد استفاده میشود.
برای توسعه پایدار هر صنعت، باید کل چرخه از ابتدا تا انتها را مد نظر قرار داد. کل چرخه صنعت فولاد (زنجیره تامین) به صورت شماتیک در شکل ۱ قابلمشاهده است. با توجه به شکل ۱، شش مرحله به منظور ارائه محصول نهایی به مشتری مورد نیاز است که برای ایجاد تعادل در زنجیره مذکور، ظرفیت تولید تمامی مراحل باید بالانس شود.
قرار گرفتن مجتمع فولاد صنعت بناب در شمال غرب کشور باعث ایجاد اشتغال مستقیم یک هزار و سیصد نفر و اشتغال غیرمستقیم بیش از هفت هزار نفر شده است. با توجه به اجرا شدن طرحهای توسعه این مجتمع در آینده نزدیک، اشتغال تعداد زیادی نیروی انسانی و متخصص در شهرستان بناب و منطقه محقق خواهد شد و از طرف دیگر، دستیابی به این ظرفیت ــ که در سطحی وسیع است ــ باعث خواهد شد که رشد و رونق شهرستان سرعت گیرد و از لحاظ صنعتی در منطقه به قطبی مهمتر تبدیل شود. بنابراین احداث مجتمع فولاد صنعت بناب در شهرستان بناب استان آذربایجان شرقی، علاوه بر تاثیرات اقتصادی آن بر زندگی مردم، از مهاجرت قشر تحصیلکرده و نیروهای ماهر این منطقه به کلانشهرها جلوگیری کرده و باعث رواج فرهنگ تولید بهویژه در بخش ساخت فلزات اساسی و ایجاد ارزش افزوده شده است.
مجتمع فولاد صنعت بناب برای تولید محصولات خود به مواد کمکی و اولیه نیز نیاز دارد که در ادامه به طرق تامین این مواد میپردازیم. احداث این مجتمع در منطقه شمال غرب کشور باعث فعال شدن برخی از معادن منطقه شده که این معادن پس از استخراج و ایجاد ارزش افزوده، مواد کمکی این مجتمع را تامین میکنند. برای مثال، این مجتمع به منظور تولید محصولات خود به موادی مانند آهک، دولومیت و مواد نسوز نیاز دارد که این مواد بهراحتی از معادن منطقه تامین میشوند. همچنین مواد اولیه اصلی مصرفی در این مجتمع، آهناسفنجی و آهن قراضه است که برای تامین آنها شرکتها و کارخانجات بسیار زیادی در کشور و منطقه ایجاد شده است. برای دستیابی به آهناسفنجی که یکی از مواد اولیه اصلی محسوب میشود، بعد از استخراج از معدن، باید سنگآهن بهترتیب تبدیل به کنسانتره و سپس گندله شود. این تبدیلات باعث احداث کارخانجاتی متعدد خواهند شد.
برنامهای برای توسعه همهجانبه
طبق طرح توسعه صنعت فولاد کشور، تا سال ۱۴۰۴ ظرفیت اسمی صنعت فولاد و آهن کشور باید افزایش یابد. مقدار این افزایش در نمودار ۱ قابلمشاهده است.
برنامهریزی کلان کشور در صنعت فولاد کشور به نحوی است که باید ظرفیت اسمی فولادسازی (تولید شمش) کشور تا سال ۱۴۰۴ به حدود ۵۵ میلیون تن در سال برسد. ظرفیت اسمی فعال، ظرفیت اسمی در حال احداث و ظرفیت خالی این محصول بهترتیب ۳۸ میلیون و ۳۸۷ هزار تن، ۱۲ میلیون و ۵۵۰ هزار تن و ۴ میلیون و ۶۳ هزار تن است. بنابراین تا سال ۱۴۰۴ برای افرایش میزان تولید شمش در کشور نیاز به ایجاد کارخانجات فولادسازی وجود دارد تا طبق سند چشمانداز صنعت فولاد، نیاز به این محصول مرتفع شود. مجتمع فولاد صنعت بناب، به منظور تامین بخشی از این نیاز در پروژههای خود، تولید این محصول را در دستور کار قرار داده است.
برنامهریزی کلان در مجتمع فولاد صنعت بناب به گونهای است که طی یک سال آینده کلاف فولادی نیز به سبد محصولات مجتمع اضافه خواهد شد. بهرهبرداری از این پروژه موجب ایجاد کسبوکارهای متوسط و جدید در منطقه برای تولید فنس، سیم بکسل، میخ، صنایع فنرسازی، سیم خاردار و غیره خواهد شد.
طبق طرح جامع توسعه این مجتمع، پروژههای تولید ورق و اسلب در آینده اجرا خواهند شد. با بهرهبرداری از این طرحها، نیاز منطقه به این محصولات مرتفع خواهد شد و همچنین با توجه به مطالعات بازار و نبود کارخانجات تولیدی در این زمینه در منطقه، صادرات محصولات یادشده به کشورهای همسایه قابلتوجیه و دارای بازار هدف مناسبی خواهد بود.
انتهای پیام/
ثبت دیدگاه