امروزه سازمانها به طور مستقل و مجزا نمیتوانند بقای خود در محیط رقابتی کسبوکار را ضمانت کنند و عملکرد شرکتها رابطه تنگاتنگی با سایر کسبوکارها، جامعه و اقتصاد کشورها دارد و این امر به شکل فزایندهای در حال رشد است. شرکتها برای دوام در چنین محیطی رقابتی نیاز به چارچوبی دارند تا نهتنها تاکید بر خلاقیت، نوآوری و بهبود مستمر در کلیه فرایندها داشته باشد، بلکه بتواند سنجش دقیقی از عملکرد و بهرهوری کسبوکار و در عین حال مقایسهای با سایر رقبا در محیط کسبوکار ارائه دهد. این چارچوب همچنین باید راهنمایی برای درک نیازها و انتظارات ذینفعان شامل مشتریان، تامینکنندگان و مراجع قانونی باشد. مدلهای تعالی سازمانی الگویی از سازمان ارائه میکنند که در ایده و عمل، سرآمد سازمانهای دیگر است و نشان میدهد که در فضای رقابتی، برای ماندگاری، رشد و برتری چگونه باید عمل کرد. سازمانهای پیشرو بر اساس تجربیات چند دهه خود اقدام به ارائه این مدلها کردهاند که نمایی از عملکرد کلی سازمان را فراهم میآورند. برخی از دستاوردهای تعالی سازمانی که منجر به ارتقای بهروری و بهبود عملکرد سازمانها میشوند عبارتاند از:
• دستیابی به نتایج متوازن؛
• ایجاد ارزش افزوده؛
• مسئولیتپذیری برای آیندهای پایدار؛
• پرورش خلاقیت و نوآوری؛
• مدیریت استراتژیک کسبوکار؛
• توجه به ذینفعان کلیدی سازمان و مدیریت بهینه انتظارات آنها.
در زمینه مهمترین لازمههای حرکت یک سازمان به سمت تعالی میتوان به سه فاکتور کلیدی اشاره کرد:
مدیریت ارشد: یکی از مهمترین ارکانِ جهتساز هر سازمان تعهد و اعتقاد مدیریت ارشد به تعالی سازمانی و تلاش برای ارتقای فرهنگ تعالی در لایههای مختلف سازمان است که محرک اصلی حرکت در مسیر تعالی محسوب میشود.
تعیین موقعیت: برای حرکت هوشمندانه و مستمر در این مسیر، کسبوکارها نیازمند شناخت موقعیت فعلی خود در محیط بیرونی با شناخت جامع از فرصتها و تهدیدات موجود و همچنین شناسایی وضعیت محیط داخلی کسبوکار با تعیین نقاط قوت و ضعف خود هستند که این امر با بررسی دقیق فرایندهای سازمان، آسیبشناسی و عارضهیابی فرایندها حاصل خواهد شد.
تداوم و استمرار: رعایت چرخه «PDCA» در مراحل مختلف اجرای پروژههای بهبود، ضمانت تحقق اهداف تعالی سازمان خواهد بود. تعالی مسیر بیپایانی است که تنها سازمانهایی هوشمند میتوانند در آن طی طریق کنند که مدام در حال برنامهریزی، اجرا، بازبینی و اقدام بر اساس بازخوردهای اخذشده از سیستم هستند.
لازمههای تحقق تعالی
در الگوی تعالی سازمانی «EFQM» و همچنین سایر مدلهای تعالی، رهبری یکی از اصلیترین توانمندسازهای هر سازمان در نظر گرفته شده است. تعریفی که در مدل تعالی بنیاد کیفیت اروپا از رهبران ارائه شده به این شرح است که سازمانهای متعالی رهبرانی آیندهنگر دارند که آینده مطلوب را به تصویر میکشند و آن را محقق میسازند. این افراد به عنوان الگو برای ارزشها و اخلاق سازمانی ایفای نقش میکنند و الهامبخش اعتماد هستند. آنها انعطافپذیرند و سازمان را قادر میسازند تا برای حصول اطمینان از موفقیت مداوم و پایدار، آینده را بهموقع پیشبینی کنند و عکسالعمل نشان دهند. پس میتوان گفت که لازمه موفقیت در مقوله تعالی سازمانی، بیش از هر چیز، با مدیریت و رهبری سازمان ارتباط مسقیم دارد. اگر به سازمانهای موفق و بزرگ در سطح ملی و بینالمللی نگاهی بیندازیم، بهوضوح درمییابیم که بخش اعظم موفقیت و سودآوری سازمان به سبب وجود تیم رهبری و هدایت شایسته و کارآمد آنها بوده است.
لازمه اصلی حرکت در مسیر تعالی، شناسایی وضعیت فعلی سازمان، تعیین ماموریت، چشمانداز، استراتژیهای متناسب و اهداف کلان، شکستن این اهداف به اهداف خُرد قابلدستیابی و قابلاندازهگیری و تعیین استراتژیهای عملیاتی است. هر سازمانی بدون هدفگذاری و به تبع آن بدون تعیین استراتژیهای متناسب، محکوم به فنا خواهد بود؛ زیرا بدون نقشه راه و مشخص نبودن مایلستونها هرگز نمیتوان در محیط رقابتی و پیچیده کنونی، عملکرد سازمان را مورد سنجش و بازبینی قرار داد. سازمانهای متعالی، با تعیین ماموریت و چشمانداز خود و با تعیین استراتژیهای لازم و عمل بر اساس آنها، میتوانند به اهداف خود دست یابند.
در مسير تعالی سازمانی
شرکت آلومینیوم المهدی، به عنوان یکی از بزرگترین شرکتهای تولیدکننده آلومینیوم در ایران، به منظور تحقق چشمانداز، ماموریت و ارزشهای سازمانی خود به عنوان یک سازمان سرآمد (متعالی) در راستای تحقق اهداف متعالی شرکت، با الهام از مدل تعالی «EFQM»، در گام نخست اقدام به تدوین برنامهریزی استراتژی کسبوکار کرده است. بدین منظور، با شناسایی و تحلیل نقات قوت و ضعف داخلی و همچنین فرصتها و تهدیدات بیرونی و تحلیل انتظارات ذینفعان سازمان، به تعیین موقعیت فعلی پرداخته و سپس با تعیین پروژههای بهبود و با اولویتبندی آنها بر مبنای ضرورت و اهمیت که بر اساس آسیبشناسی و عارضهیابی فرایندها استخراج شدهاند، اقدام به حرکت در مسیر تعالی کرده است. در گام بعدی، به بهبود و بازنگری سیستمهای مدیریت کیفیت، زیستمحیطی، ایمنی و بهداشت شغلی بینالمللی ایزو پرداخته شده است. پس از آن، با اقدام به مهندسی مجدد نظام مشارکت کارکنان (پیشنهادها) بر اساس رویکرد نوین این نظام با هدف مشارکت حداکثری کارکنان در بهبودهای کوچک و رایزنی، با تشکیل ۲۸ کارگروه، پیشنهادها مورد بررسی قرار گرفتند. در حال حاضر، فرایند ارائه پیشنهادها در این شرکت از طریق سیستم نرمافزاری و بررسی آنها در کوتاهترین زمان ممکن توسط کارگروهها صورت میگیرد. این نظام به تکتک کارکنان فضای لازم به منظور بیان خود و ایدههایشان را میدهد و موجب میشود تا شرکت بتواند با مشارکت کارکنان و سهیم بودن ایشان در تحقق اهداف متعالی، با سرعت بیشتر در مسیر تعالی گام بردارد. در حال حاضر، در حال استقرار نظام هفتسین آراستگی هستیم که به عنوان نظام بومیسازیشده در ایران، در کانادا به ثبت رسیده است. در این نظام، هفت معیار برای دستیابی به یک سازمان منظم در نظر گرفته شده است: تدارک نظام آراستگی در سازمانها و شرکتهای ایرانی، ساختار استانداردهای آراستگی، ساختار سیستم آراستگی، سرآمدی در آگاهی (از طریق آموزش)، سوا کردن (جداسازی)، سامان دادن (انتقال و چیدمان)، سپیدی و پاکیزگی و سرآمدی در فرهنگ (از طریق تکرار عادتهای درست). همگی این معیارها مطابق با فرهنگ ایران طراحی شدهاند.
همچنین سایر پروژههای بهبود، بر اساس اولویتهای تعیینشده و زمانبندی مربوط به خود، در حال پیگیری هستند که برخی از آنها شامل موارد زیر میشوند:
• استقرار برنامهریزی منابع سازمانی (ERP)؛
• استقرار مدیریت تکنولوژی؛
• استقرار مدیریت دانش و نوآوری؛
• استقرار نظام مدیریت عملکرد کارکنان. از نتایج رویکرد تعالی سازمانی در این شرکت میتوان به ارتقای بهرهوری و افزایش تولید ۱۰۵ درصدی نسبت به مدت مشابه سال گذشته و همچنین ارتقای روحیه کار تیمی و همدلی در میان کارکنان در سطوح مختلف اشاره کرد. اگرچه در مدتی کوتاه نتایجی قابلقبول حاصل شده است، اما این مجموعه همچنان خود را متعهد به ادامه مسیر رشد و تعالی میداند تا بتواند در میان سازمانهای سرآمد در سطح ملی و بینالمللی قرار گیرد.
انتهای پیام/
ثبت دیدگاه