چهارشنبه, ۳ مرداد , ۱۴۰۳ Wednesday, 24 July , 2024 ساعت ×
کلید مدیریت بحران در دستان خودکفایی
17 شهریور 1400 - 13:48
شناسه : 17443
چشم‌انداز گل‌گهر نشان می‌دهد؛ مديريت بحران در بخش صنعتی و معدنی همواره بر تکميل امکانات به منظور ارتقای فرايند توليد تاکيد می‌کند. اگر شرکت‌های بزرگ معدنی بتوانند در مسير رفع بحران‌های احتمالی در آينده، پيش‌بينی‌های مناسب و درستی ارائه دهند، يقينا مزيت رقابتی مناسبی نسبت به ساير شرکت‌ها به دست خواهند آورد. شرکت معدنی و صنعتی گل‌گهر طی چند سال گذشته، ضمن استفاده از ظرفيت‌های خود در زمينه بومی‌سازی به عنوان عنصری برای خنثی‌سازی بحران‌ها، روند قابل‌قبولی را در مسير هوشمندسازی معادن و کارخانه‌های فرآوری در پيش گرفته است. اين شرکت، با آگاهی از برخورد بحران‌ها با برخی عناصر شامل ايمنی، استانداردسازی، مواد اوليه و محيط زيست، برنامه‌ای بلندمدت با عنوان «گل‌گهر 2030» تنظيم و تبيين کرده است تا از اين طريق بتواند همچون گذشته به طور کامل بر بحران‌های احتمالی در آينده فائق آيد.
ارسال توسط : منبع : ماهنامه اخبارفلزات
پ
پ

قرن بیست‌ویکم قرن پیشامدها و بحران‌های متعدد است و این امر لزوم تعریف استراتژی و هوشمندی در مدیریت و کاهش خطرهای ناشی از بحران‌های مختلف و احتمالی را افزایش می‌دهد. مدیریت بحران، از نظر ماهیت، به کارکرد درست و به‌موقع یک سیستم در برابر هر نوع تهاجمی گفته می‌شود که می‌تواند علت و معلول وقوع یک بحران باشد. این بحران‌ها زمانی می‌توانند موثر واقع شوند که سیستم‌های تهاجم‌پذیر به قدرِ کاهلانه‌ای از خود سستی و ضعف نشان بدهند. سستی و ضعف در علوم شناختی، به‌ویژه علوم صنعتی، برابر با حذف تدریجی مشاغل، کاهش تولید محصولات، سلطه بحران‌ها بر کسب‌وکارهای مختلف و نهایتا نابودی کامل یک مجموعه تولیدی است.

بررسی این موضوع در برخی از بخش‌های تولیدی شامل صنایع و معادن نشان می‌دهد که این دو بخش، به دلیل تولید محصولات استراتژیک، همواره در صدر توجه مدیریت بحران‌ها قرار داشته است. یکی از بحران‌های مهم قرن حاضر که تاثیر بسزایی در تولید محصولات صنعتی و معدنی جهان داشته شیوع ناگهانی ویروس کرونا بوده که موجب شده است تا علاوه بر تعطیلی بسیاری از کارخانه‌ها، تولید محصولات این دو بخش به شکل نگران‌کننده‌ای کاهش یابد.

با تداوم این موضوع، بسیاری از سازمان‌های بزرگ به تبعات تداوم این موضوع واکنش نشان دادند و خواستار تغییر استراتژی شرکت‌ها در مواجهه با این بحران عظیم شدند. آن‌ها به طور مشخص بر این موضوع تاکید می‌کردند که با تداوم بحران و تغییر نکردن استراتژی، به سه عنصر مهم در این زمینه آسیب جدی وارد خواهد آمد.

گل‌گهر، ايمنی، مديريت بحران

کار در معدن یکی از مخاطره‌آمیزترین مشاغل در دنیا به حساب می‌آید. صدا، ارتعاش، گرما، رطوبت و مواجهه با اشعه جزو خطرهای فیزیکی کار در معدن حسوب می‌شوند. همچنین مواجهه با ذرات حاصل از خودروهای دیزلی و ناخالصی‌های موجود در معادن از جمله خطرهای شیمیایی کار در بخش معدن است که می‌تواند در بلندمدت، ناهنجاری‌های متعددی برای سرمایه‌های انسانی به وجود آورد.

شرکت معدنی و صنعتی گل‌گهر، با پیشینه‌ای قابل‌دفاع از نظر ایمنی و مدیریت هوشمند بحران‌، همواره استراتژی‌‌های متنوع و ویژه‌ای در مواجهه با بحران‌ها و پیشامدهای طبیعی و غیرطبیعی در ادوار مختلف اتخاذ کرده، به گونه‌ای که بالاترین رتبه در ممیزی عملکرد «HSE» سالیانه سازمان ایمیدرو  در سال ۱۳۹۸ را کسب کرده است. ضمنا با توجه به ممیزی انجام‌شده، شرکت معدنی و صنعتی گل‌گهر با ۱۱۳ درصد رشد نسبت به سال قبل را برترین عملکرد بین کلیه واحدهای تابعه سازمان ایمیدرو داشته است.

به نظر می‌رسد که با گذشت زمان، وضعیت ایمنی و استانداردسازی معادن و کارخانه‌های شرکت گل‌گهر مطلوب‌تر از ابتدای دهه ۱۳۹۰ شده‌ است. تحقق این هدف در درجه اول به تبیین استراتژی‌های بلندمدت در کنار پیش‌بینی وضعیت آینده و برنامه‌ریزی برای مدیریت آن مربوط است. در واقع تبیین استراتژی‌های متعدد و متنوع در دوره‌های مختلف می‌تواند منجر به متعادل‌سازی شرایط و مدیریت پیشامدهای ناگهانی گل‌گهر در آینده شود، به طوری که آمار تولید و برنامه‌ هوشمندسازی معادن و کارخانه‌های فراوری این شرکت طی سال ۱۳۹۹ نشان می‌دهد که گل‌گهر، با تبیین برنامه «گل‌گهر ۲۰۳۰»، گام‌های نوین و بلندی برای الگوسازی در زمینه هوشمندسازی معادن و تولید مواد معدنی سنگ‌آهن در خاورمیانه برداشته است.

گل‌گهر، مواد اوليه، مديريت بحران

با ظهور و بروز بحران‌ها، اولین ضربه مهلک بر پیکر نحیف مواد اولیه مورد نیاز تولید زده می‌شود. با بررسی این موضوع در زمینه صنعت فولاد و مواد اولیه مورد نیاز آن به عنوان ماده‌ای استراتژیک و مهم، می‌توان پی برد که در صورت مدیریت نکردن بحران در گام نخست، چالش‌هایی جبران‌ناپذیر در زمینه مواد اولیه به وجود می‌آید.

شرکت معدنی و صنعتی گل‌گهر، به علت دارا بودن معادن مختلف تحت مالکیت خود یا شرکت‌های تابعه، همواره به عنوان پیش‌قراول عرصه مدیریت بحران،‌‌ به‌ویژه در تامین مواد اولیه تولید سنگ‌آهن و فولاد در کشور شناخته شده است. این شرکت برای تامین مواد اولیه پایدار به عنوان خوراک کارخانه‌های تحت مالکیت خود، از سه استراتژی عمده بهره می‌گیرد تا بتواند در برابر هر پیشامد ناگهانی، تضمینی برای مواد اولیه تولید سنگ‌آهن و فولاد ارائه دهد. بهره‌گیری از معادن تحت مالکیت خود و شرکت‌های تابعه، سرمایه‌گذاری در معادن سایر نقاط کشور و سرمایه‌گذاری در معادن غنی کشورهای همسایه به‌ویژه افغانستان عملا زمینه مدیریت بحران‌ها در بلندمدت را به وجود می‌آورد.

علاوه بر این، برنامه هوشمندسازی فرایند اکتشاف، استخراج و تولید مواد معدنی در گل‌گهر به گونه‌ای پیش رفته است که امروزه امکان استفاده از حدود ۴۰ میلیون تن باطله‌های معدنی به عنوان خوراک جدید کارخانه‌های گل‌گهر وجود دارد که می‌تواند بحران‌های کمبود مواد اولیه تولید را خنثا کند.

گل‌گهر، تحريم‌ها، مديريت بحران

یکی از مهم‌ترین عناصر بحران‌زا این است که نهادها و سازمان‌های مختلف امکان فعالیت برون‌مرزی به منظور تبدیل مناسبات به تشکیل مبادلات را نداشته باشند. با تشدید این امر و ناپایداری در زمینه تشکیل مبادلات تجاری با سایر کشورهای دنیا، تحریم‌های بین‌المللی و قوانین دست‌وپاگیر داخلی را می‌توان دو عامل پایه‌ای و اثرگذار در این زمینه دانست. با این حال، بسیاری از کارشناسان معتقدند که تنها راه گریز از بحران‌های ناشی از تحریم‌ها و قوانین دست‌وپاگیر داخلی، گام نهادن در مسیر خودکفایی در تولید است.

شرکت معدنی و صنعتی گل‌گهر، از چندین سال پیش، سیاست‌های خود را بر اساس وقوع بحران‌های احتمالی در آینده قرار داده بود تا از این طریق بتواند ضمن افزایش سطح تاب‌آوری، جهش مناسبی در دو بخش بومی‌سازی قطعات مورد نیاز تولید و نیز متنوع‌سازی محصولات به وجود آورد. این سیاست به گونه‌ای پیش رفت که پیش از فشار حداکثری آمریکا بر صنایع معدنی ایران و طی چند سال گذشته، بیش از ۱۲۰ هزار قطعه مورد نیاز این شرکت از منابع خارجی تهیه و تامین شد. به‌مرور و با تشدید تحریم‌ها، سیاست مجموعه گل‌گهر به سمتی سوق پیدا کرد که برنامه مهندسی معکوس و بومی‌سازی برخی قطعات به طور جدی مورد پیگیری قرار گرفت. یکی از مزیت‌های این برنامه، تامین مدیریت ریسک داخلی‌سازی قطعات مورد نیاز تولید بود. گل‌گهر، با آگاهی از اینکه شرکت‌های خلاق دانش‌بنیان توان مدیریت ریسک تولید قطعات تولیدی صنعت فولاد را ندارند، خود به عنوان متولی تصمیم گرفت که هزینه مدیریت ریسک را برای انجام یک کارِ همزمان، اصولی و بنیادین در داخل کشور پرداخت کند.

کابل‌های شاول، یا همان کابل‌های برق های‌ولتاژ برای تامین برق شاول‌های پیت معدن، یکی از قطعات مهم بومی‌سازی‌شده در این زمینه بودند. این قطعات، که تا پیش از این از کشور کانادا وارد می‌شدند، امروزه با مشارکت شرکت کابل‌سازی اردستان، به طور کامل بومی‌سازی شده‌اند. همچنین این شرکت با داخلی‌سازی حدود ۹۰ هزار قطعه از ۱۲۰ هزار قطعه وارداتی، توانسته است وابستگی خود را تا نزدیک به ۸۰ درصد کاهش دهد و به عنوان مادرِ صنایع فولادی در کشور، الگوی مناسبی برای سایر شرکت‌های بزرگ معدنی پدید آورد.

گل‌گهر، چشم‌انداز، مديريت بحران با تحقق چشم‌انداز «گل‌گهر ۲۰۳۰»، موقعیت این شرکت در برخورد با چالش‌ها یا بحران‌های متعدد در زمینه ایمنی معادن، مواد اولیه، قطعات مورد نیاز تولید و انرژی متفاوت با امروز خواهد بود. به نظر می‌رسد که همت گرانمایه مدیریت این مجموعه برای بومی‌سازی قطعات و تجهیزات مورد نیاز تولید، تکمیل ظرفیت‌های موجود برای بهره‌گیری از انرژی‌های پاک و تجدیدپذیر، تجربه ارتقای سطح ایمنی معادن و استانداردسازی آن به‌ویژه در دوران کرونا و نیز سرمایه‌گذاری در معادن داخل و خارج کشور به‌ویژه در سیستان و بلوچستان و برخی معادن کشور افغانستان، علاوه بر ایجاد حریمی امن برای مواد اولیه به عنوان ماده‌ای استراتژیک به منظور تولید محصولات فولادی، می‌تواند بحران‌ها را به فرصتی استثنایی برای تحقق هوشمندسازی و به فعل رساندن خودکفایی تبدیل کند.
انتهای پیام/

ثبت دیدگاه

دیدگاهها بسته است.